کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

خوش خیالی در سرانجام «کاسا ۱۰۰۰»

بررسی مسائل پیش روی پروژه «کاسا-1000»

5 ارديبهشت 1395 ساعت 11:54

مولف : سید محمد علوی‌زاده

محمد علوی زاده-کارشناس مسائل سیاسی آسیای مرکزی: صحبت از راه‌اندازی کاسا 1000 که بطور جدی پس از سفر "جان کری" در اکتبر سال 2015 به کشورهای آسیای مرکزی مطرح گردید، به دلایل متعدد از جمله نقش آفرینی ضلع سوم تأمین‌کننده انرژی برق-آبی یعنی روسیه و منافات با اهداف حامیان طرح انتقال، یعنی ترکیه و آمریکا، حداقل تا سال 2018 که در اظهارات اخیر سفیر تاجیکستان اعلام شده است، فاصله زیادی دارد.


ایران شرقی/ هفته گذشته «شیرعلی جانان‌اف» سفیر تاجیکستان در پاکستان در حالی از ضمانت افغانستان در خصوص امنیت‌بخشی به طرح انتقال انرژی "کاسا ۱۰۰۰" خبر داد که در نگاهی متفاوت به آنچه در رسانه‌های منطقه مطرح می‌گردد، این پروژه نه تنها ظرفیت سوددهی به کشورهای مبدأ را نخواهد داشت، بلکه به زمینه‌ای برای افزایش چالش‌های امنیتی مبدل خواهد گردید تا در فرصت‌های مقتضی مورد سوء استفاده دشمنان همگرایی منطقه‌ای قرار گیرد.
شگفتی در چگونگی صحبت از اجرای این پروژه زمانی به اوج خود می‌رسد که بدانیم:
۱) ازبکستان همچنان به آب کشورهای قرقیزستان و تاجیکستان بسیار وابسته است و با قاطعیت با این طرح‌ها مخالف بوده و حتی با ارسال نامه‌ای به بانک جهانی و از حامیان طرح کاسا ۱۰۰۰، با اشاره به ضررهای اجرایی کاسا 1000، ساخت و راه‌اندازی سدهای تأمین‌کننده این پروژه را باعث افزایش تنش در مدیریت آب‌های منطقه دانست. «اسلام کریم‌اف» رئیس جمهوری ازبکستان حتی در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است که تنش بر سر آب حتی می‌تواند باعث جنگ شود.
۲) بجز طرف‌های صادر و وارد کننده برق، کاسا۱۰۰۰، ۲ ضلع دیگر متناقض نیز دارد. روسیه بعنوان یکی از مهم‌ترین پشتیبانان تولید انرژی و سرمایه در کشورهای قرقیزستان و تاجیکستان در کنار سرمایه گذاران عمدتا غربی این پروژه به لحاظ ساختاری در یک جمع قرار نمی‌گیرند.
۳) نیروگاه‌های «سنگتوده یک» در تاجیکستان و «قمبرآته» قرقیزستان بعنوان تأمین کنندگان اصلی کاسا ۱۰۰۰ نه تنها آماده انتقال انرژی مازاد خود نیستند، بلکه حتی به مرحله بهره برداری کامل جهت استفاده در چرخه برق‌رسانی به نیازهای داخلی خود نیز نرسیده‌اند.
بنابراین دلایل، در آینده، طرح کاسا هزار که با استقبال و حمایت آمریکا و تمجید مقام‌های ترکیه اکنون به مرحله اجرایی رسیده است، به فرصتی تبدیل خواهد شد تا در زمان‌های لازم به دامن زدن به تنش‌ها منجر گردد. اتفاقی که شاید بتواند در آینده همچون مسئله قره باغ به نقطه داغ در مباحث امنیتی آسیای مرکزی مبدل شود. همچنین که کاسا ۱۰۰۰ فعلا تنها سودی که دارد این است که جلوی اجرای طرح‌هایی که واقعا می‌توانند مانع از تنش‌های منطقه‌ای شوند را سد خواهد کرد. این قرارداد شاید تاریخی باشد، اما قطعا در آینده نزدیک و قابل پیش بینی، امکان اجرایی شدن نخواهد داشت.
 
مشخصات، مسیر و حامیان پروژه
کاسا 1000 که قرار است ۱۳۰۰ میگاوات برق اضافی را در ماه‌های تابستان (می‌ تا سپتامبر) (اردیبهشت تا شهریور) از قرقیرستان و تاجیکستان از مسیر افغانستان به پاکستان منتقل سازد، در سال 2007 با پیشنهاد آمریکا به مرحله امضا اولیه رسید.
امتداد این پروژه در طرح اولیه که اکنون نیز در همین میزان قرار دارد، 1227 در مجموع خواهد بود.
طریقه ارسال برق نیز که هفته آینده به امضا رؤسای جمهور 4 کشور ذینفع خواهد رسید، به این ترتیب خواهد بود که نخست برق با ولتاژ ۵۰۰ کیلووات از شهر "داتکا" قرقیزستان به شهر "خجند" تاجیکستان منتقل می‌شود و سپس به شهرهای "دوشنبه"، "ریگر"، "نوریک" و "سنگ توده" منتقل خواهد گردید.
در منطقه سنگ توده تاجیکستان ولتاژ برق از ۵۰۰ کیلووات به ۲۲۰ کیلووات مبدل و در ضمن مقیاس آن به ۱۳۰۰ مگاوات برق تبدیل و سپس وارد "قندوز" افغانستان می‌شود و با گذر از ولایت‌های قندوز، "بغلان" و "پروان" به کابل می‌رسد. در کابل یک ذخیره‌گاه و در ضمن یک مبدل بزرگ برق با ظرفیت ۳۰۰ مگاوات برق ساخته می‌شود که ضمن تبدیل برق، ظرفیت صادرات برق را هم دارا خواهد بود. سپس برق از کابل، از مسیر "لغمان" و "ننگرهار" به "پیشاور" پاکستان صادر می‌شود.
مجموع هزینه این پروژه حدود یک میلیارد و 150 میلیون دلار برآورد شده است که از سوی هر چهار کشور دخیل در این پروژه پرداخته می‌شود. بیشترین هزینه آن از سوی بانک جهانی (WB)، بانک رشد آسیایی (ADB)، بانک رشد اسلامی (IDB)، اداره رشد بین‌المللی ایالات متحده (USAID)، اداره رشد بین‌المللی بریتانیا (DFID) و اداره رشد بین‌المللی استرالیا (AusAID) پرداخته می‌شود.

پیچیدگی‌های کاسا ۱۰۰۰
پروژه کاسا ۱۰۰۰، از سال ۲۰۰۷ مورد توجه قرار گرفته است. اولین بار توسط آمریکا و به منظور تأمین برق مورد نیاز پاکستان و بخش‌هایی از افغانستان مطرح گردید. اما اکنون پس از گذشته نزدیک به یک دهه، بر پیچیدگی‌های آن افزوده شده است. جالب اینجاست که تأکید بر اجرایی شدن این طرح، که یک هفته آینده به امضا رؤسای جمهور ۴ کشور نیز خواهد رسید، علیرغم باقی ماندن این ابهامات خواهد بود.
مسئله را می‌توان از نگاهی کلان نگر آغاز کرد. در سال 2008 و در بهبوهه همکاری‌های شرق و غرب در مسئله مبارزه با تروریسم در افغانستان، مسکو آمادگی خود را برای سرمایه گذاری در طرح کاسا 1000 اعلام کرد. (پیش از این، مسکو واکنشی به پیشنهاد انتقال برق از آسیای مرکزی به جنوبی نشان نداده بود) اما از آنجایی که ایده اصلی به امریکا و نهادهای بین‌المللی وابسته به کشورهای غربی تعلق داشت، از حضور روسیه استقبالی نشد. این موضوع دقیقا شروع مهمترین ابهام موجود در حال حاضر گشت.
موضوع اینجاست که یکی از نقاط اصلی در پروژه خط انتقال برق به روسیه اختصاص دارد. به عبارت دیگر، روسیه نیروگاه برقی سنگ توده یک را در تاجیکستان متعلق به خود دانسته و نزدیک به 1 میلیارد دلار برای آن هزینه کرده است. گفته می‌شود نزدیک به ۸۰ درصد سهام این نیروگاه برق-آبی متعلق به روسیه است و بنابر اعلام شرکت «برق تاجیکستان» این کشور امکانی برای بازگرداندن مبلغ هزینه شده روسی ندارد. جز اینکه در پروژه کاسا 1000 مشارکتی فعال داشته باشد که از این منظر حتی اگر پروژه به سرانجام نرسد هم مسکو ضرری اضافه نخواهد کرد. اما این تنها یک روی ماجراست. مسئله اصلی از منظر غیر اقتصادی پروژه کاسا 1000 است که می‌تواند به جدی‌ترین چالش تبدیل گردد. پروژه کاسا ۱۰۰۰ با لابی آمریکا و نهادهای مالی جهانی طرفدار واشنگتن در چارچوب استراتژی «راه ابریشم جدید» شکل گرفته است. این پیشنهاد در راستای همگرایی کشورهای آسیای مرکزی با افغانستان و آسیای جنوبی مطرح و هدف آن، ممانعت از توسعه همکاری‌های اقتصادی آسیای مرکزی با مهم‌ترین شریک شمالی آن‌ها یعنی روسیه است و این مسئله به ابهام ماجرا می‌افزاید.
در این بین با افزایش واگرایی روسیه و ازبکستان که از سال 2011 آغاز شده است، روسیه با قرقیزستان در مورد ساخت نیروگاه «قمبرآته» همچنان بازی می‌کند. به عبارتی دیگر، قمبرآته که قرار است 30 درصد در کاسا 1000 مشارکت داشته باشد، چشم به دستان روسیه‌ای دوخته است که همچون سنگتوده یک، در اتمام آن ملاحظات سیاسی را مقدم بر نیازهای اقتصادی می‌داند. همچنان که برخی مقامات روس اعلام کرده‌اند در صورتی که به منافع اقتصادی و تجاری بعدی روسیه در این طرح‌ها اولویت داده نشود، مسکو ممکن است حمایت چندانی از این طرح نکند. در واقع روس گرایان، خطر واقعی را در آنجایی ارزیابی می‌کنند که حامیان پشت پرده کاسا 1000 همچون ترکیه و آمریکا، بخواهند علیرغم مشکلات جدی و حل ناشده، دست به قمار زده و کشورهای منطقه (تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان) را وارد مناقشه‌ای ناخواسته نمایند.

مشکلات درون منطقه‌ای
در کنار تأثیرپذیری کاسا 1000 از ملاحظات سیاسی قدرت‌ها، ازبکستان به تنهایی همچنان یکی از جدی‌ترین کشورهای مخالف در اجرای این پروژه است. تا جایی که حتی در سال 2013 اسلام کریم‌اف تهدید کرده بود در صورت عدم حل و پاسخگویی به مشکلات موجود، راه اندازی این خط انتقال انرژی شاید منجر به جنگ نیز گردد. اکنون نیز تاشکند، خبرهای منتشر شده مبنی بر آغاز عملیات اجرایی این طرح در سال جاری میلادی را «شایعه‌پراکنی» نامیده و گفته است که مانع تحقق این طرح می‌شود.
قرقیزستان هم در این میان، اوضاع پیچیده‌ای دارد. گفته می‌شود در زمستان امسال قرقیزستان با دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون کیلووات ساعت کمبود برق رو به رو بوده است و در سال‌های آینده و بنابر نیاز روزافزون خود ناچار خواهد بود، از کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و روسیه برق وارد کند. البته که میزان 30 درصدی پیش‌بینی شده سهم قرقیزستان در انتقال انرژی مربوط به ماه‌های پرآبی در قرقیزستان است، اما بطور طبیعی بیشکک طی سال‌های آینده با تدابیری در اندیشه حفظ میزان امکان تولید برق در فصول گرم سال و امکان انتقال تولید آن در فصول پر نیاز خود خواهد بود. در عین حال، آمریکا و کشورهای امضا کننده قرارداد کاسا 1000 مشخص نکرده‌اند کشوری که با کمبود شدید برق و گاز مواجه است، چگونه می‌خواهد صادرکننده شبکه برق منطقه‌ای باشد.
همچنین امروز در خود افغانستان هم بحث عبور خطوط دچار مشکلاتی شده است. مناطق مرکزی تحت عنوان "هزاره جات" و "بامیان" که گویا در مقطعی قرار شد که این خط لوله از آن عبور نکند، با اعتراضات شدید مواجه گردید و در همین زمینه شاهدیم که معاون اول رئیس اجرایی صراحتا اذعان کرد که دولت باید از مناطق مرکزی پایه‌های برق را عبور دهد مناطقی که چندی پیش مورد حمله طالبان قرار گرفت و بخش‌های زیادی از مرکز نشینان را به مدتی زیاد در خاموشی فرو برد.
بنابر آنچه که مطرح گردید، صحبت از راه‌اندازی کاسا 1000 که بطور جدی پس از سفر "جان کری" در اکتبر سال 2015 به کشورهای آسیای مرکزی مطرح گردید، به دلایل گفته شده از جمله نقش آفرینی ضلع سوم تأمین کننده انرژی برق-آبی یعنی روسیه و منافات با اهداف حامیان طرح انتقال، یعنی ترکیه و آمریکا، حداقل تا سال 2018 که در اظهارات اخیر سفیر تاجیکستان اعلام شده است، فاصله زیادی دارد. این در حالیست که طرح‌های بزرگ همواره در مناطقی کم برخوردار مانند تاجیکستان و قرقیزستان بنابر تجربه گذشته، مشمول زمان خواهد شد و بسیاری از طرح‌های موجود با تغییر دولت و نگرش‌ها و تغییر سیاست مخصوصا در افغانستان و پاکستان که متأثر از سیاست فرامنطقه‌ای می‌باشند، خوش‌بینی‌ها از راه‌اندازی کوتاه مدت آنرا تا مدت‌ها به تعویق خواهد انداخت.
 


کد مطلب: 213

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/analysis/213/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir