کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تاثیرات منطقه‌ای انتخاب مجدد اردوغان

سیاست‌های تازه ترکیه در آسیای مرکزی

موسسه مطالعات آسیای مرکزی و افغانستان-ایران شرقی , 23 تير 1397 ساعت 10:54


ایران شرقی/

آلتای مولدیبایف

 
انتخابات 28 ژوئن سال 2018  ترکیه با پیروزی بی قید و شرط «رجب طیب اردوغان»، رئیس‌جمهور فعلی پایان یافت. براساس ارزیابی‌ها، اردوغان  با 20% اختلاف ، یعنی  52%  آرا در مقابل 31% رای «محرم اینجه» ، نامزد اصلی اپوزیسیون و رئیس حزب خلق جمهوری‌خواه در انتخابات پیروز شد. همچنانکه ائتلاف حزب عدالت و توسعه با حزب جنبش ناسیونالیستی – شریک حزب عدالت و توسعه در "ائتلاف مردمی" – امکان کنترل پارلمان با اشغال بیش از 300 کرسی از 600 کرسی را برای طیب اردوغان و دولتش فراهم می‌آورد.
در شرایط موجود، «رجب اردوغان» با اجرای وظایف ریاست جمهوری و ریاست کابینه وزرا با حق انحلال پارلمان، کل قدرت را در دستان خود متمرکز ساخته است. 

بدین ترتیب، اجرای اهداف سیاسی داخلی مربوط به ایجاد استوانه قدرت توسط اردوغان و تقویت مواضع سیاسی استراتژیک وی پس از انتخابات تاثیر قابل توجهی بر سیاست خارجی ترکیه دارد.
منافع ترکیه در آسیای مرکزی از زمان «انور پاشا» به طور فعال توسعه یافته است. فروپاشی شوروی تغییرات جدی در ژئوپلیتیک جهانی و منطقه‌ای ایجاد کرد و به اصلاح نقش ترکیه در طرح‌های استراتژیک امریکا و بلوک‌های ناتو منجر شد. بنابراین، ترکیه، شکل‌دهی اهداف سیاسی در آسیای مرکزی، فضای پساشوروی و حتی استان‌های شمالی چین را دوباره آغاز کرد.

در همین حال، ترکیه فعالیت سیاسی خارجی خود را در پیشبرد گفتمان‌های ایدئولوژیک مانند پان‌ترکیسم، پان‌اسلامیسم و اسلام سیاسی ترک، به منظور ایجاد رژیم‌های وفادار نسبت به خود در کشورهای آسیای مرکزی متمرکز کرده است. در این کشورها تجارت ترکیه به شدت فعال بوده، روابط فرهنگی- انسان دوستانه از طریق شبکه‌های گسترده موسسات آموزشی ترکیه پیشرفت کرده و نفوذ عمیق مدل ترکی اسلام مشاهده می‌شود. با توجه به این عوامل، ترکیه طبق برنامه به ایجاد لابی‌های گسترده در محافل سیاسی آسیای مرکزی پرداخته و منافع خود را پیش می‌برد.

علی‌رغم اینکه نقش ترکیه به عنوان بازیگر ژئوپلتیک با نقش بازیگران بزرگی مانند آمریکا، روسیه و چین قابل مقایسه نیست، با این وجود، آنکارا با حمایت از اقلیت‌های ملی اسلامی در منطقه نفوذ روسیه و چین، بازی سیاسی خود را برای ایجاد اختلافات اجتماعی- سیاسی انجام می‌دهد.

بدین ترتیب، آنکارا به طور فعال از اویغورهای منطقه خودمختار سین کیانگ حمایت می‌کند. به عنوان مثال، در سال 2009 اردوغان اقدامات طرف چینی در جریان بی‌نظمی‌ها را محکوم کرد و آزار و اذیت‌ها را نژادکشی اویغورها نامید. اویغورهای سین کیانگ همانند ترک‌ها، پیروی اسلام صوفی هستند و همین امر عامل تعامل آنهاست. در ترکیه بیش از 300 هزار اویغور زندگی می‌کنند. احساسات ملی- وطن‌پرستانه (جدایی‌طلبانه) آنها در سال 1992 – زمانی که در استانبول کنگره ملی ترکستان شرقی ایجاد شد – به طور فعال مورد حمایت ترکیه قرار گرفت.

موضع رسمی آنکارا به طور اساسی با موضع واقعی آن تفاوت دارد. آنکارا از هیچ شکلی از تروریسم، افراط گرایی و جدایی‌طلبی حمایت نمی‌کند، اما وجود روابط بین آنها و سرویس‌های ویژه ترکیه را بلامانع می‌داند. طرح "یک کمربند – یک جاده" چین اصلاحاتی را در سیاست خارجه ترکیه اعمال کرده و تعامل بیشتر آنکارا با چین را در حوزه تجاری-اقتصادی، مد نظر دارد. با این حال، در شرایط در حال تغییرِ روابط بین‌المللی و جهت‌گیری‌های ایدئولوژیک مختلف ترکیه و آمریکا از یک طرف و چین از طرف دیگر، باید در انتظار افزایش فعالیت خرابکارانه در پروژه چین و اقدامات تلافی جویانه آن بود.

ترکیه همانند شاخه اویغور، همواره منافع ضد روسی را نه تنها در منطقه، بلکه در کریمه، قفقاز، ولگا و جنوب سیبری دنبال کرده است. مقامات تمام کشورهای آسیای مرکزی بارها با توطئه علیه اقلیت‌های ملی روسیه، زبان روسی و خط سیریلیک، مقامات کرملین را آزار داده‌اند. این واقعیت که کشورهای آسیای مرکزی زبان روسی را زبان دوم خود قرار داده‌اند و نه زبان اصلی خود (با توجه به اینکه زبان اول آنها ریشه ترکی دارد)، یک دستاورد بزرگ برای ترکیه محسوب می‌شود. اگرچه این اقدامات حاکمیتها نتیجه تلاش‌های آنکارا نبود، اما به طور غیرمستقیم به ترکیه کمک کرد. بنابراین، منطقی است که فرض کنیم تغییر جزئی پیکربندی سیاسی در آسیای مرکزی از طریق ابزارهای سنتی نفوذ ترکیه، از لحاظ سیاسی به نفع این کشور است.  

در حال حاضر، آسیای مرکزی تکیه‌گاهی برای پیشبرد منافع سیاسی بسیاری از بازیگران ژئوپلیتیک محسوب می‌شود. دره فرغانه یکی از مناطق کوچک اصلی به شمار می‌رود که قادر است بر منافع سیاسیِ نه تنها کشورهای آسیای مرکزی، بلکه روسیه، چین و ایران هم تاثیر بگذارد. پیشبرد طرح "یک کمربند-یک جاده"، تقابل روزافزون تجاری-اقتصادی چین و آمریکا، تحول سیاسی- اقتصادی ازبکستان و تجدید نظر اساسی تاشکند در رویکردهای خود نسبت به همکاری بین‌المللی و همچنین تبدیل افغانستان به میدان منطقه‌ای اصلی مبارزه ژئوپلیتیک برای نفوذ جهانی هم به این امر کمک می‌کنند.

ترکیه که عضو ناتو می‌باشد، علی‌رغم سردی دوره‌ای روابط با واشنگتن پیرامون مسائل مختلف، حامی منافع آمریکا در خاورمیانه و خارج از آن است. با این وجود، پس از آشفتگی‌های بزرگ در روابط ترکیه- آمریکا (آشفتگی‌های مرتبط با تمایل واشنگتن به کنترل ترکیه در مسئله نزدیکی با روسیه در حوزه‌های تجاری-اقتصادی و نظامی- فنی، حمایت از شورشیان کرد و پناه‌ دادن به فتح‌الله گولن) لفاظی‌های آنکارا در مورد آمریکا شدیدتر شد.

از دیدگاه ما، در شرایط بازسازی سیستم جهانی روابط بین‌المللی و به چالش کشیده شدن رقبای ژئوپلیتیک و اتحادیه اروپا توسط واشنگتن، کشورهای رده دوم بدنبال بهترین راه‌های تعامل با قدرت‌های جهانی هستند. قدرت‌های جهانی مسئول تقسیم منابع بوده و روابط متقابل آنها نظم جهانی را تعیین می‌کند. از نظر ما، ترکیه می‌داند که همگرایی اروپا کاملا واقعی نیست. به همین دلیل اولویت‌های سیاسی خارجی را در منطقه خود متمرکز ساخته و جای پای خود را در خلیج فارس (پایگاه نظامی در قطر) و آفریقا محکم می‌کند. آسیای مرکزی هم از این قاعده مستثنی نیست. ازبکستان یک کشور بسیار مهم برای ترکیه به شمار می‌رود. با این حال، پتانسیل همکاری ازبکستان-ترکیه در زمان کریم‌اف به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفت. در عین حال، در روابط سیاسی با دیگر کشورهای همسایه هم علی‌رغم سطح خوب روابط متقابل، پیشرفت خاصی صورت نگرفت.

در حال حاضر، ترکیه ابزارهای منحصربه فردی برای نفوذ در آسیای مرکزی دارد که با تقویت قدرت اردوغان با همت زیاد مورد استفاده قرار خواهند گرفت. علاوه بر این، سیاست ترکیه ممکن است تهاجمی‌تر باشد و از طریق آسیای مرکزی، منافع چین، روسیه و ایران را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار دهد.

سیاست "نئوعثمانی" اردوغان، غیر قابل پیش‌بینی‌ و متمرکز بر تحقق منافع خود می‌باشد. به عنوان مثال، حمایت از اویغورهای مرتبط با منطقه سین کیانگ و ترویج تصوف و مسدود کردن طرح‌های چین در آفریقا می‌تواند به افزایش میزان تنش بین پکن و آنکارا منجر شود. این گونه اقدامات ممکن است در رابطه با روسیه و ایران هم به کار برده شوند. آنکارا به دلیل نزدیکی جغرافیایی به تهران ممکن است اقدامات آشکارتری برای افزایش تنش و برخورداری از حمایت آمریکا انجام دهد. باید آسیای مرکزی و دره فرغانه را به عنوان نقطه ضعف روسیه، چین و ایران تلقی کرد و ابزارهای نفوذ ترکیه را به عنوان مکانیسم‌های تحریک‌آمیز بالقوه، در نظر گرفت.
 
*معاون رئیس مرکز پژوهشی "راه‌حل‌های عاقلانه"
 


کد مطلب: 1487

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/note/1487/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir