کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

افغانستان و پاکستان

چشم‌انداز روابط کابل-اسلام‌آباد پس از اعلام استراتژی آمریکا

14 شهريور 1396 ساعت 16:09

مولف : سید عباس حسینی

واکنش‌های کنونی پاکستان به نقش و جایگاه این کشور در استراتژی جدید آمریکا مقطعی و قابل پیش‌بینی بود اما روابط این کشور با افغانستان به عنوان یک بازیگر کلیدی، تحت تاثیر عواملی است که می‌توان از آن به عنوان گره‌های کور روابط دو کشور یاد کرد که تا این گره‌ها باز نشوند، چشم‌انداز مثبتی در روابط دو کشور مشاهده نمی‌شود.


ایران شرقی/

سید عباس حسینی*
با توجه به مشغول شدن پاکستان پیرامون چگونگی تنظیم روابط خود با آمریکا و پاسخ به راهبرد جدید، این کشور تاکنون کمتر مجالی برای اخذ تصمیم‌های تازه پیرامون چگونگی روابط پرتنش کنونی و واکنش‌های بیشتر و تازه‌تر یافته است. از طرف دیگر، افغانستان به دنبال راهبرد جدید آمریکا، به یک آرزوی دیرین خود که همانا به رسمیت شناخته شدن ادعاهای این کشور در مورد این که پاکستان به صورت گسترده از تروریزم به عنوان یک ابزار در سیاست خارجی خود علیه کشورهای منطقه به خصوص افغانستان استفاده می‌کند و حامی گروه‌های مختلف ترورریستی به خصوص طالبان و شبکه حقانی است، رسیده است.

به دنبال راهبرد جدید آمریکا، پاکستان زیر فشارهای جدی بین‌المللی به خصوص از سوی آمریکا قرار گرفته تا دست از حمایت تروریزم بردارد و به صورت مساوی و همه جانبه، و نه گزینشی، علیه گروه‌های تروریستی در داخل خاک خود مبارزه کند. ترامپ در اعلام راهبرد جدید خود تصریح کرد که «آمریکا درباره پایگاه‌های شورشیان در پاکستان خاموش نخواهد نشست»(1). اما آنچه مهم است، جدای از روابط پاکستان و آمریکا پس از اعلام راهبرد جدید، روابط پاکستان و افغانستان به کدام سو خواهد رفت؟    
چه روزنه‌ها و البته نقطه‌های کوری در این روابط باز خواهد شد و این که برعکس، سیاست‌های گذشته پاکستان با شدت بیشتری در افغانستان دنبال خواهد شد؟
اما تحرکات جدید در روابط افغانستان و پاکستان چیست و این تحرکات چه چشم اندازی را پیرامون روابط پرتنش این دو کشور ترسیم می‌کند؟

اشرف غنی رییس جمهور افغانستان در تازه‌ترین موضع‌گیری خود در برابر پاکستان، همزمان با روز اول عید قربان، در عین حالی که رویکرد اخیر آمریکا در مورد پاکستان را موفقیت سیاست خارجی خود عنوان کرد، خطاب به پاکستان گفت که «افغانستان برای هرگونه مذاکرات همه جانبه سیاسی با آن کشور آماده است. صلح با پاکستان اولویت ملی افغانستان است و باید صلح با عزت از لحاظ سیاسی تأمین گردد»(2). به دنبال این اعلام آمادگی رییس جمهوری افغانستان، خواجه آصف، وزیر امورخارجه پاکستان در پاسخ به وی گفت که موضع پاکستان در قبال افغانستان کاملا روشن است و این کشور خواستار صلح و ثبات در این کشور همسایه می باشد. به گفته وی، پاکستان بخشی از مکانیزم‌های مختلف دوجانبه، سه جانبه، چهارجانبه و چند جانبه صلح افغانستان است و معتقد است این مکانیزم‌ها باید با حداکثر ظرفیت خود برای صلح افغانستان به پیش برود(3).
 
مذاکرات گذشته اشرف غنی و پاکستان و نتایج آن

افغانستان و پاکستان پس از تشکیل حکومت وحدت ملی حداقل دو بار برای گفتگوهای سیاسی گسترده که به صلح در افغانستان منتهی شود، اعلام آمادگی نشان داده و به خصوص در مورد دوم، مذاکراتی در چهارچوب گروه هماهنگی چهارجانبه صلح افغانستان آغاز شد که البته با وجود رسیدن به برخی نتایج، ناکام ماند.

در اولین مورد، اشرف غنی به تاریخ 14 نوامبر 2014 (23 آبان 1393) و دو هفته پس از سفر به چین، در رأس هیأتی به پاکستان سفر کرد و مورد استقبال گسترده قرار گرفت(4).

اشرف غنی در سفر به چین، از این کشور خواسته بود تا در راستای تأمین صلح در افغانستان، به خصوص اعمال نفوذ بر پاکستان همکاری کند. پیش از سفر به اسلام آباد، راحیل شریف، رییس پیشین ارتش پاکستان در دیدار از کابل، گفته بود که کشورش می‌خواهد فصل جدیدی از دوستی را با افغانستان باز کند و از غنی خواست که به پاکستان سفر نماید. اشرف‌ غنی در نتیجه اولین سفر خود به پاکستان توانست تا حدی از تیرگی روابط که میان کابل و اسلام‌آباد در دوران حامد کرزی به وجود آمده بود، بکاهد و پاکستان را متقاعد سازد تا زمینه گفتگوهای مستقیم میان هیأت دولت افغانستان و طالبان را به منظور آغاز مذاکرات صلح فراهم نماید. در نتیجه، نخستین دور این گفتگوها در اوایل ماه ژوئیه سال 2015 در شهر مری پاکستان برگزار شد. قرار بود این گفتگوها ادامه یابد، اما پس از افشا شدن مرگ ملا عمر، رهبر پیشین طالبان، این روند متوقف شد(5).

بر این اساس، هرچند این سفر با استقبال گسترده مقام‌ها و رسانه‌های پاکستانی همراه شد، اما عملا نتوانست فصل جدیدی را در روابط میان دو کشور، برخلاف این روابط در دوره‌های حامد کرزی بگشاید. کمتر از یک سال بعد از این سفر و در شرایطی که حکومت وحدت ملی افغانستان یک سالگی خود را جشن می گرفت، افغانستان در آتش شروع جنگ‌های بی‌پیشینه می‌سوخت که عملا حکومت را غافلگیر ساخت. در نتیجه این جنگ‌ها، برای اولین‌بار در طول 14 سال پس از سقوط حاکمیت طالبان، یک ولایت افغانستان (قندوز)، در 6 مهر 1394 به دست طالبان سقوط کرد(6).

تشدید جنگ و سقوط پی هم چندین شهرستان و در نهایت یک ولایت به دست طالبان، رهبران حکومت وحدت ملی را به این باور رساند که پاکستان به وعده های خود برای زمینه سازی گفتگو با طالبان و کاهش ناآرامی‌ها در افغانستان پایبند نبوده است؛ به خصوص این که مقام‌های رسمی امنیتی این کشور اعلام کردند که سناریوهایی چون سقوط ولایت قندوز، در پاکستان طرح ریزی و با حمایت این کشور عملی شده است. چند روز پس از این حملات، رهبران حکومت وحدت ملی افغانستان، دولت پاکستان را مورد انتقاد شدید قرار دادند. اشرف‌غنی در یک نشست خبری اعلام کرد که هنوز هم از پاکستان پیام جنگ فرستاده می‌شود و دولت پاکستان قادر نیست تا طالبان را به پای میز مذاکرات صلح حاضر نماید(7).

به دنبال این تحولات، مشاور امنیت ملی پیشین افغانستان در حکومت حامد کرزی، دکتر رنگین دادفر سپنتا، سقوط قندوز و دیگر بخش‌های افغانستان را نتیجه‌ انتظارهای نادرست حکومت وحدت ملی از پاکستان عنوان کرد؛ مقایسه حکومت پیشین با حکومت کنونی را شرمناک ‌دانست و حکومت کنونی را به پابوسی افسران پاکستانی متهم نمود(8).

در گام دوم، چند ماه بعد از سقوط ولایت قندوز و تیرگی در روابط افغانستان و پاکستان، یک دیپلماسی جدید برای نزدیکی روابط افغانستان و پاکستان و مهمتر از آن، رسیدن به صلح در افغانستان آغاز شد؛ «مذاکرات چهارجانبه صلح افغانستان». محمد اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، هدف این مذاکره میان افغانستان، پاکستان، آمریکا و چین را که قرار بود در 11 ژانویه(21 دی 1394) آغاز شود، پیدا کردن راه صلح در افغانستان خوانده بود، اما تأکید می‌کرد که هرگاه گروه‌های مسلح به مذاکرات صلح تن ندهند، حکومت آنان هدف قرار خواهد داد(9).

این تحولات همزمان با آغاز ظهور داعش در پاکستان و افغانستان است. آگاهان به این باور بودند که این دور جدید مذاکرات، یک ترفند جدید سیاسی از سوی پاکستان و به نحوی برای بقای بخشی از مبارزه طالبان است که قرار بود با تغییر پرچم شان به داعش، تغییر نام بدهند(10).

در نتیجه، دور اول این مذاکرات در تاریخ مشخص شده برگزار شد و چهار طرف تعهد کردند به یک نقشه راه برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان برسند. در چهارمین نشست این گروه، طرف های مختلف به خصوص افغانستان و پاکستان توانستند به یک نقشه راه دست یابند و بر اساس آن، قرار شد تا چند هفته بعد آن، دولت پاکستان گروه طالبان را بر میز مذاکره آورد و نخستین دور صحبت‌های رو در رو میان دولت افغانستان و گروه طالبان انجام شود. اما گروه طالبان درخواست گروه چهارجانبه را رد کرد و حاضر به مذاکره با دولت افغانستان نشد(11).

دور پنجم نشست گروه چهارجانبه در حدود سه ماه پس از دور چهارم آن برگزار شده بود، اما در طول این مدت، هیچ تغییری در وضعیت جنگ و صلح افغانستان به میان نیامد و پاکستان نتوانست و یا نخواست که طالبان را به پای میز مذاکره بیاورد. پس از ناکامی این دیپلماسی در برابر پاکستان که عملا با شروع سال 1395 آشکار شد و همچنین یک حمله گروهی انتحاری و مسلحانه طالبان به ساختمان اداره محافظت رجال برجسته ریاست امنیت ملی که بیش از 50 کشته و 200 زخمی برجای گذاشت(12)، محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان یک نشست فوق العاده را با حضور نمایندگان هر دو مجلس شورای ملی این کشور برگزار کرد و اعلام نمود که خواست مردم از حکومت این است که کابل به دلیل حمایت پاکستان از مخالفان، از این کشور به شورای امنیت سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی شکایت کند و اگر تغییری در رفتار پاکستان دیده نشود، مجبور است به این خواست تن دهد.

او در این نشست و برخلاف رویکرد حامد کرزی، رییس جمهور پیشین که طالبان را برادران ناراضی خطاب می کرد، از داعش، القاعده و شبکه حقانی و برخی از گروه طالبان به عنوان دشمنان افغانستان نام برد(13).

در ادامه وضعیت امنیتی افغانستان چنان پیش رفت که یک روز پس از اولین سالگرد سقوط ولایت قندوز به دست طالبان، مرکز این ولایت بار دیگر به دست طالبان سقوط کرد.
 
ناکامی میانجی‌گری چین و سطح کنونی روابط افغانستان و پاکستان
پس از دومین ناکامی در سیاست خارجی افغانستان در قبال پاکستان در قالب گروه چهارجانبه مذاکرات صلح در سال 1394، افغانستان یک سال روابط پر تنش و سرد را با پاکستان در سال 1395 پشت سر گذاشت. این روابط با جدیت رییس جمهور افغانستان، در ابعاد مختلف به خصوص بعد اقتصادی با یک رکود جدی همراه شد و با بیش از 50 درصد کاهش در حجم روابط، پاکستان را از جایگاه بزرگترین شریک اقتصادی و تجاری افغانستان به زیر کشید. اما با ادامه جنگ در افغانستان، چین در خرداد سال جاری(1396) تلاش جدیدی را برای میانجی‌گری میان افغانستان و پاکستان آغاز کرد. به دنبال برگزاری نشست سران کشورهای عضو شانگهای در پایتخت قزاقستان و دیدار رؤسای جمهور  افغانستان و چین در حاشیه این نشست در ماه خرداد 1396(14)، چین عملا وارد یک مرحله جدید از سیاست خارجی منطقه‌ای خود پیرامون تحولات در روابط افغانستان و پاکستان شد. پس از این دیدار، رئیس جمهور افغانستان و نخست وزیر پاکستان، به مدت 45 دقیقه و پشت درهای بسته دیدار و گفت‌وگو کردند(15).

پس از دیدار رهبران چین و افغانستان، تلاش چین برای میانجی‌گری فعال در روابط افغانستان و پاکستان، به سرعت وارد یک مرحله عملی شد و وزیر امورخارجه این کشور در سفری به کابل‌ و پس از آن به اسلام آباد سفر کرد. در جریان این سفر به کابل، وزارت خارجه و ریاست جمهوری افغانستان از توافقات تازه برای عادی سازی روابط با پاکستان خبر دادند که بر اساس آن، «فصل تازه‌ای» از همکاری‌ها میان کابل و اسلام آباد به خصوص در مبارزه با تروریزم و کشانیدن پای طالبان به میز گفتگوهای صلح ایجاد خواهد شد که چین در این زمینه نقش تسهیل کننده خواهد داشت. در این زمینه، ابتدا قرار بود هیأتی به رهبری سرتاج عزیز، مشاور امورخارجی نخست وزیر پاکستان به کابل بیاید و پس از آن هیأتی از افغانستان به رهبری محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی این کشور به اسلام آباد سفر کند(16).

اما تا کنون که در نیمه ماه شهریور قرار داریم و پس از دو ماه، سفر هیأت پاکستانی بر اساس میانجی‌گری چین بین دو کشور، صورت نگرفته است. پس از سفر وزیر امورخارجه چین به پاکستان و افغانستان در روزهای پایانی خرداد نیز تاکنون شاهد موضع‌گیری‌ها و سخنان جدیدی از تلاش چین برای ادامه میانجی‌گری بین دو کشور نیستیم و به نظر می‌رسد سومین تلاش برای دیپلماسی در روابط میان افغانستان و پاکستان نیز به نتیجه نرسیده است. در تازه ترین مورد، چین تنها نسبت به راهبرد جدید آمریکا در قبال پاکستان انتقاد کرده و سخنگوی وزارت خارجه چین گفته است که پاکستان در خط مقدم جنگ با تروریسم است و جامعه بین‌المللی باید پاکستان را به عنوان یک کشور ضد تروریسم بشناسد(17).
 
چشم انداز روابط افغانستان و پاکستان پس از اعلام راهبرد ترامپ
رئیس جمهور افغانستان پس از اعلام راهبرد جدید دونالد ترامپ ـ که نهایی شدن آن حدود هفت ماه را در بر گرفت و در این مدت، گفتگوها و مشاوره های نزدیکی میان مقام‌های ارشد امنیتی آمریکا با رهبران حکومت افغانستان صورت پذیرفت. اکنون به این باور است که فشار آمریکا پاکستان را مجبور خواهد کرد به ندای صلح خواهی افغانستان لبیک بگوید. بر همین اساس، او در صحبت‌هایی در روز اول عید قربان، گفت که برای مذاکرات همه جانبۀ سیاسی با پاکستان آمده اند. هر چند وزیر امورخارجه پاکستان از این پیشنهاد استقبال کرده، اما واقعا چه چشم اندازی فرا راه افغانستان و پاکستان پس از اعلام راهبرد جدید ترامپ وجود دارد؟

1ـ آنچه مشخص است، این که این موضع گیری‌ها، واکنش‌های مقطعی در برابر اعلام راهبرد جدید رییس جمهور آمریکا پیرامون منطقه است و شاهد هیچ چرخش جدی در رویکرد دو کشور، به خصوص در جانب پاکستان نسبت به افغانستان نیستیم. هر چند پاکستان پس از اعلام این راهبرد، به دنبال اتخاذ یک رویکرد جدید در برابر آمریکا و دونالد ترامپ است. اما در بعد سیاست خارجی، هیچ تغییر رویکردی در برابر حکومت افغانستان و مسأله صلح این کشور مشاهده نمی‌شود؛ چه این که ساز و کارهای جدی گذشته نتوانستند تغییری در رویکرد پاکستان به میان آورند.

یک مسأله جدی که در گذشته تمام ساز و کارها پیرامون گفتگوهای افغانستان و پاکستان را با ناکامی مواجه ساخته، این بوده که همواره افغانستان خواست‌هایی را از پاکستان مطرح کرده، خواست‌هایی چون کشانیدن طالبان به پای میز گفتگوها، آتش بس و یا کاهش چشمگیر ناامنی ها و قطع مداخله در امور داخلی افغانستان، اما آیا خواست های طرف پاکستان پرسیده شده و یا به این خواست ها اهمیت داده شده است؟ قطعا خیر!

این در حالی است که پاکستان برای رسیدن به خواست‌های راهبردی خود از گروه‌هایی مثل طالبان و شبکه حقانی حمایت می‌کند و مسأله جنگ و صلح افغانستان را پیچیده نموده است. بر این اساس، افغانستان به صورت یک جانبه نمی‌تواند بدون در نظر گرفت خواست ها و نگرانی‌های مشروع پاکستان، به توافق صلحی با این کشور دست پیدا کند و به گفته رییس جمهور غنی، «جنگ اعلام نشده» میان دو کشور ادامه پیدا خواهد کرد.

افغانستان و پاکستان برای این که بتوانند به یک تفاهم سازنده و تأثیرگذار برسند، باید به توافق «برد ـ برد» فکر کنند؛ توافقی که افغانستان در قبال پذیرفتن برخی خواست‌های مشروع پاکستانی‌ها، صلح و ثبات و گسترش روابط اقتصادی را به دست بیاورد. اما شاید دو طرف و یا بیشتر افغانستان، به چنین توافقی فکر نکرده باشند.

در یک مورد بسیار مهم، افغانستان و گروه‌های قومی ـ سیاسی پشتون‌ها در این کشور، برای رسیدن به یک توافق پایدار با پاکستان، باید آماده شوند که دست از داعیه بی سرانجام پشتونستان و مسأله خط دیورند بردارند. متأسفانه نوع سیاست خارجی افغانستان در طول سال‌های گذشته، به رغم برخی فراز و فرودهایی که داشته، ناشی از برخوردهای احساسی بوده تا تعقل و رویکردهای راهبردی و عمیق. این عمده ترین نقطه ضعف افغانستان در مواجهه با پاکستان بوده است.

در زمینه خواست‌های افغانستان و پاکستان از یکدیگر عملا دو چالش عمده دیگر نیز وجود دارد؛ از یک طرف، با وجود این که خواست‌های حکومت افغانستان از پاکستان مشخص است، از این کشور تقاضا نشده که خواست های روشن خود را مطرح کند؛ خواست‌های غیرمشروع را کنار بگذارد و برای دستیابی به خواست‌های مشروع، پای میز مذاکره بنشیند.

هرچند پاکستان خواست‌هایی را در گذشته و صورت غیرمستقیم از حکومت افغانستان مطرح کرده، اما این خواست بیشتر نامشروع و گنگ بوده است. احمد رشید، نویسنده مشهور معتقد است که جای شکی نیست پاکستان از گروه‌های افراطی برای اعمال فشار بر دولت افغانستان استفاده می‌کند؛ ولی مشکل در اینجاست که پاکستان به شکل واضح خواسته‌های خود را مطرح نکرده است: "نه تنها مقام‌های افغان، بلکه مقام‌های آمریکایی هم بارها از سیاستمداران پاکستانی پرسیده‌اند که خواست آن ها چیست؟ می‌خواهید تکلیف خط دیورند روشن شود؟ می‌خواهید طالبان به قدرت بیایند؟ چه نقشی برای کشور هند در افغانستان می‌‌خواهید؟ اما جواب پاکستان هیچ گاه روشن نبوده است.(18)"

با توجه به کهنه شدن مشکلات میان افغانستان و پاکستان و ادامه اختلاف ها، سازمان ملل باید همانند مذاکرات سوریه و مناطق دیگر، رهبری گفتگوها میان این دو کشور را با حضور قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای به عهده بگیرد تا مشروعیت خواست‌های دو طرف سبک و سنگین شده و زمینه یک توافق برد ـ برد میان دو کشور به وجود بیاید.

2ـ از طرف دیگر، باید گفت رویکردی که پاکستان در برابر آمریکا اتخاذ خواهد کرد، به صورت مستقیم بر تحولات افغانستان اثرگذار خواهد بود. یک چالش جدی در برابر رویکرد آمریکا در قبال پاکستان این است که ترامپ در سخنان نیم ساعته خود، با وجود انتقاد صریح و بی پرده از پاکستان، اما هیچ راهبرد مدونی را در قبال پاکستان ارایه نداد که می‌خواهد با این کشور چگونه برخورد کند؟ هرچند ترامپ صلاحیت‌های نظامی پیرامون مسأله افغانستان را به وزارت دفاع آمریکا داده و همچنین کاخ سفید و کنگره کمک 225 میلیون دلاری به پاکستان را به از بین بردن پناهگاه‌های شورشیان افغان در خاک این کشور مشروط کرده، اما این نگرانی باقی است که در صورت تداوم رویکرد کنونی پاکستان، سیاست عملی و عملیاتی آمریکا در قبال این کشور چه خواهد بود؟

این در حالی است که فضا در پاکستان با وجود گروه‌های مختلف افراطی در ساختارهای رسمی و غیررسمی قدرت در این کشور، به هیچ وجه در مقابل راهبرد جدید آمریکا مناسب نیست. عمران‌خان، رهبر حزب تحریک انصاف پاکستان در صفحه توییتر خود نوشته است که ایالات متحده یک‌بار دیگر به‌خاطر سیاست "عمیقا ناقص و شکست‌ خورده‌" در مورد افغانستان، پاکستان را مقصر می‌داند. عبدالسلام ضعیف، سفیر پیشین طالبان در اسلام‌آباد نیز به این باور است که «فشار آوردن بر پاکستان جنگ در افغانستان را تشدید می‌کند»(19).

با این وجود، باید گفت، برخلاف این که راهبرد مدونی در آمریکا برای چگونگی مقابله با پاکستان وجود ندارد، اما این کشور همچنان ابزارهایی برای اعمال فشار بر آمریکا و وادار کردن این کشور به تغییر جهت در مقابل خود را در اختیار دارد. همانطور که گروه‌های تروریستی در پاکستان همواره ابزاری برای جذب کمک‌های آمریکا توسط این کشور برای مبارزه علیه آنها بوده، این گروه‌ها همچنان می توانند عامل فشاری بر آمریکا، هم پیمانان غربی این کشور و همچنین حکومت افغانستان باشند. پاکستان قطعا با استفاده از طالبان و گروه‌های تروریستی دیگر که تعدادشان به 20 گروه می‌رسد، کوشش خواهد کرد عرصه را بیش از شرایط کنونی در افغانستان تنگ تر کند؛ از این روست که نخست وزیر پاکستان اطمینان می‌دهد راهبرد جدید ترامپ ناکام خواهد ماند(20).

از سوی دیگر، به دنبال ظهور و حضور داعش در افغانستان به خصوص در شرق این کشور، نشانه‌هایی وجود دارد که پاکستان نیز از این گروه حمایت می‌کند. پاکستان پس از افزایش فشارها بر این کشور و همچنین گروه طالبان، اکنون بخشی از حملات بزرگ تروریستی در افغانستان را با نام گروه داعش انجام می دهد و این نام، سرپوشی برای تحرکات جدید پاکستان به حساب می آید.

نتیجه‌گیری
علاوه بر این که آمریکا عملا راهبرد مدونی در قبال پاکستان ندارد، افغانستان نیز در شرایط کنونی رویکرد مشخصی در برابر پاکستان ندارد. حکومت افغانستان در یک مرحله از سیاست خارجی خود در قبال پاکستان، اکنون به دنبال اعلام راهبرد جدید آمریکا و سخنان دونالد ترامپ، احساس پیروزی می‌کند، اما این حکومت چه راهبردی پس از این خواهد داشت و چگونه خواهد توانست از ظرفیت‌های به میان آمده در تهاجم و یا تعامل با پاکستان استفاده کند؟ همان طور که در بالا گفته شد، سیاست‌های عملی حکومت افغانستان در قبال پاکستان همواره متأثر از ساز و برگ‌های احساسی و درون پشتونی بوده است.

متأسفانه هنوز یک اجماع ملی در داخل افغانستان پیرامون چگونگی برخورد با پاکستان و خطوط قرمز این سیاست وجود ندارد. از یک طرف طیف‌های اقتدارگرا در میان پشتون‌ها همچنان به دنبال داعیه پشتونستان و پس‌گیری دیورند هستند و حاضر نیستند. این تابو شکسته شود و در مقابل، سایر اقوام این کشور، خواهان دست برداشتن از این داعیه هستند. مخدوش شدن ساختارهای رسمی تصمیم گیرنده در سیاست خارجی افغانستان و تمرکز قدرت در کاخ ریاست جمهوری که جایگاه وزارت خارجه را تحت الشعاع قرار داده نیز سبب شده تا سیاست خارجی افغانستان دستخوش رفتارهای برخی در کاخ ریاست جمهوری شود.

در این بین، نهادهای تحقیقاتی و راهبردی هیچ گاه اهمیت و جایگاه واقعی خود را در شکل‌دهی سیاست خارجی افغانستان نداشته اند. بر این اساس، در مرحله پس از اعلام راهبرد جدید آمریکا، رهبری حکومت افغانستان، به جز از اعلام این که آماده مذاکرات همه جانبه سیاسی با پاکستان است، عملا هیچ راهبرد مشخص و مدونی پیرامون چگونگی برخورد با پاکستان در اختیار ندارد. از سوی دیگر، بر فرض اگر بار دیگر زمینه گفتگوها میان دو کشور فراهم شود، حکومت افغانستان با چه مکانیزمی به جلو خواهد رفت؛ با همان مکانیزم تلاش‌های گذشته که همه به بن بست رسیدند؟! در مقابل، سیاست مداران پاکستانی در طول بیش از 6 دهه از عمر خود، همواره و در هر مرحله، به خوبی توانسته‌اند تصامیم و رویکردهای جدی و همه جانبه بگیرند و خود را از بحران و بن بست بیرون بکشند.

هم اکنون، به رغم خشم ظاهری که پاکستانی‌ها نسبت به راهبرد جدید آمریکا دارند، آگاهان به این باورند که لابی های پاکستان در واشنگتن به دنبال مذاکره و گفتگو با دولت دونالد ترامپ برای تغییر رویکرد این کشور هستند. از رویکرد سفیر آمریکا در اسلام آباد چنین بر می‌آید که این کشور به دنبال راهبرد ترامپ، بیشتر در تلاش برای قانع ساختن مقام های پاکستانی اند، تا اعمال فشار و تهدید!
انتهای مطلب/.

* روزنامه‌نگار
 
پی نوشت‌ها:
1ـ استراتژی جدید آمریکا؛ "حمایت از افغانستان، هشدار به پاکستان"، رادیو آزادی، 31 مرداد 1396؛
https://da.azadiradio.com/a/28689765.html

2ـ غنی به پاکستان: ما برای مذاکرات همه جانبۀ سیاسی آماده ایم، صدای آمریکا، 10 شهریور 1396؛
https://www.darivoa.com/a/president-ghani-called-insurgents-trainee-of-devil/4011009.html

3ـ پاکستان: خواستار صلح و ثبات افغانستان هستیم، خبرگزاری ایرنا، 11 شهریور 1396؛
http://www.irna.ir/fa/News/82652631/

4ـ سفر غنی به پاکستان، آغاز دور جدید در روابط دو کشور، بی بی سی فارسی، 13 نوامبر 2014، 22 آبان 1393؛
http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2014/11/141112_mar_pak_afg_relations

5ـ سالگرد حکومت وحدت ملی و سقوط شهر کندز، وب سایت افغانستان امروز، 28 سپتامبر 2015؛
http://www.afghanistan-today.org/fa/articles/politics/2138/

6ـ سقوط کندز در یک‌سالگی حکومت وحدت ملی، روزنامه هشت صبح، 7 مهر 1394؛
http://8am.af/1394/07/07/the-fall-of-kunduz-in-one-year-the-national-unity-government/

7ـ سالگرد حکومت وحدت ملی و سقوط شهر کندز، پیشین.

8ـ اسپنتا: انتظارات بیجا از پاکستان دلیل سقوط کندز است، طلوع نیوز، 12 مهر 1394؛
http://bit.ly/2vDLWoK

9ـ مذاکرات چهار جانبه صلح و شک در مورد نتایج آن، صدای آمریکا، 12 دی 1394؛
https://www.darivoa.com/a/quartet-afghan-peace-talks-and-doubts-about-its-results-/3127833.html

10ـ مذاکرات چهار جانبه صلح و شک در مورد نتایج آن، پیشین.

11ـ پنجمین نشست چهارجانبه صلح افغانستان برگزار شد، بی بی سی فارسی، 29 اردیبهشت 1395؛
http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2016/05/160518_mar_5th_4lateral_meeting_islamabad

12ـ انفجار کابل: ۲۸ کشته و ۳۲۷ زخمی؛ درگیری پایان یافت، بی بی سی فارسی، 31 فروردین 1395؛
http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2016/04/160419_k02-kabul-blast

13ـ رئیس‌جمهور افغانستان از احتمال شکایت از پاکستان به شورای امنیت خبر داد، بی.بی.سی فارسی، 6 اردیبهشت 1395؛
http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2016/04/160425_k05_ghani_speach_in_parliament

14ـ دیدار روسای جمهوری چین و افغانستان، رادیوی بین المللی چین، 18 خرداد 1396؛
http://persian.cri.cn/921/2017/06/08/1s167851.htmL

15ـ روابط افغانستان وپاکستان پس از دیدار سران دو کشور رو به بهبود است، خبرگزاری صدای افغان(آوا)، 10 تیر 1396؛
http://www.avapress.com/vdcdnk0fxyt0ok6.2a2y.html

16ـ هیأت هایی از پاکستان و افغانستان به زودی به کابل و اسلام آباد سفر می کنند، خبرگزاری صدای افغان(آوا)، 7 تیر 1396؛
http://www.avapress.com/vdciwwazrt1a552.cbct.html

17ـ چین: پاکستان خط مقدم جبهه مبارزه با تروریسم است، وب سایت بی بی سی فارسی 31 مرداد 1396؛
http://www.bbc.com/persian/live/afghanistan-41001070

18ـ سفر غنی به پاکستان، آغاز دور جدید در روابط دو کشور، پیشین.

19ـ واکنش‌ها به استراتژی جدید آمریکا در افغانستان، وب سایت بی بی سی فارسی
http://www.bbc.com/persian/live/afghanistan-41001070

20ـ هشدار پاکستان به آمریکا: پاسخ اتهام‌های ترامپ را خواهیم داد، وب سایت شبکه یک افغانستان، 24 اگست 2017؛
http://1tvnews.af/fa/news/afghanistan/30941-2017-08-24-11-29-22
انتهای مطلب/.


کد مطلب: 839

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/note/839/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir