کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چالش‌های پیش روی آمریکا و پاکستان

پیامدهای رویکرد فعلی ترامپ در قبال پاکستان

The Diplomat , 20 آبان 1396 ساعت 10:43

مترجم : مریم قهرمانی

استراتژی جنوب آسیای آمریکا که برای حل چالش‌های فزآینده و پیچیده این منطقه طراحی شده است، با استراتژی منطقه‌ای همگرا نیست، این استراتژی بیشتر شبیه تکه‌های پازل برای مقابله با پاکستان و چین به نظر می‌رسد. در مقابل این رویکرد ضد پاکستانی، واشنگتن، دهلی‌نو را به مثابه پلی میان منافع منطقه‌ای و ژئوپلیتیک خود در جنوب آسیا می‌پندارد و هر آنچه از قدرت و توان هند بکاهد، برای منافع ایالات متحده تهدید به شمار می‌آید.


ایران شرقی/
اتخاذ خط مشی سختگیرانه نسبت به اسلام آباد بدون استراتژی روشن، امری نادرست است. با توجه به سخنرانی 18 اکتبر رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در مرکز مطالعات استراتژی و بینالملل (CSIS) درباره رابطه با هند و دیدار وی از جنوب آسیا، چنین به نظر می‌رسد که واشنگتن در حال پردهبرداری از استراتژی منطقه‌ای جدیدی است. اما در اصل استراتژی جنوب آسیای ایالات متحده برای توجه به چالش‌های فزآینده و پیچیده این منطقه با استراتژی منطقه‌ای همگرا نیست. این استراتژی بیشتر شبیه تکه‌های پازل برای مقابله با پاکستان و چین است.
درحالی که چین با چالشی بلند مدت روبرو است، اما "موضوع پاکستان" در مرکز توجه واشنگتن قرار گرفته است. همه می‌دانند که رابطه پاکستان و ایالات متحده برای مدتی دچار مشکلات فراوان شده بود، اما در طول چند هفته گذشته اوضاع تغییر کرده است. این همان نکته اصلی سخنان 24 اکتبر تیلرسون در اسلام آباد است.

پاکستان و منطقه
پاکستان به عنوان اصلی‌ترین مشکل هند و افغانستان است که منافع و مداخلات واشنگتن در منطقه را منحصر به خود کرده است. پاکستان متهم به میزبانی از تروریست‌ها و شبه نظامیان بوده و بنابراین، به عنوان تهدید بالقوه برای ثبات منطقه و بالاخص هند به حساب می‌آید. واشنگتن، دهلی‌نو را به مثابه پلی میان منافع منطقه‌ای و ژئوپلیتیک خود در جنوب آسیا می‌داند، و هر آنچه از قدرت و توان هند بکاهد، برای منافع ایالات متحده خطرناک به شمار می‌آید. اما دغدغه آمریکا، نقش پاکستان در وخامت جنگ افغانستان به واسطه ایجاد پایگاه برای طالبان، و بنابراین تاثیرگذاری روی امنیت ملی ایالات متحده است.
همه چیز با سخنرانی 21 آگوست دونالد ترامپ و بیان زمینه‌ای جدید درباره جنگ افغانستان و روابط با پاکستان آغاز شد. این سخنرانی مجموعه‌ای از سیاست‌ها، خط مشی‌ها و تاکتیک‌ها بود. از منظر سیاسی این سخنرانی دربر دارنده 3 زمینه وسیع بود که در میان رای دهندگان، مخصوصا پایگاه مردمی ترامپ بازتاب گسترده‌ای داشت؛ تهدید تروریسم، اتلاف میلیاردها دلار کمک، و متحدانی که احترامی برای آمریکا قائل نبوده و در حقیقت فقط از آن نفع می‌برند. البته باید حمله به سربازان آمریکایی در افغانستان توسط یکی از متحدان ایالات متحده (پاکستان) را نیز در نظر داشت که موجب خشم و نفرت در میان نظامیان آمریکایی شد.

از لحاظ خط مشی، سخنرانی ترامپ نشان دهنده قوانین جدیدی در مداخلات نظامی این کشور در افغانستان است؛ که امکان از سرگیری اقدامات ضد شورشی نیروهای ایالات متحده را ممکن ساخته و مسئله پناهگاه‌ها را با نیروی بیشتری مورد توجه قرار داده و تلاش خواهد کرد تا جنگ را به سمت طالبان و احتمالا پاکستان سوق دهد. و از نظر تاکتیکی، سخنرانی ترامپ با اقدامات تلافی‌جویانه نامشخص، به دنبال حداکثر ساختن اهرم فشار علیه پاکستان و تضعیف اهرم فشارهای پاکستان است.
ژنرال جان نیکلسون، فرمانده ایالات متحده در افغانستان، در مصاحبه با رادیوی ملی (NPR) گفت که کاخ سفید برای حمله به طالبان، جنگنده و پهپادهای بیشتر و از سویی چندین هزار نیروی نظامی اضافی در اختیار وی قرار داده است تا به افغان‌ها مشاوره دهند. مایک پمپئو، رئیس سازمان سیا، در نشستی در 19 سپتامبر در بنیاد دفاع از دموکراسی در واشنگتن گفت، که ایالات متحده به دنبال "ناامید ساختن" طالبان از توانایی کسب پیروزی در میدان نبرد است. وی گفت، "برای نیل به این هدف، طالبان نباید در پاکستان بهشت داشته باشند."
در حالی که تیلرسون در پاکستان، به وضوح بیان کرد که این کشور می‌بایست نه تنها بر ضد طالبان و شبکه حقانی، بلکه بر ضد دیگر گروه‌های شبه نظامی که امنیت و ثبات منطقه‌ای را تهدید می‌کنند، اقدام کند؛ در 28 اکتبر نیز همین تقاضا توسط آلیس ولز، دستیار وزیر امور خارجه در نشست خبری سخنرانی تیلرسون بیان شد. ولز گفت، واشنگتن از پاکستان می‌خواهد تا همان تعهدی که در مبارزه با گروه‌های شبه‌نظامی در داخل خاک خود دارد را برای گروه‌های تهدید کننده امنیت هند و افغانستان پیاده کند. ولز گفت، "تیلرسون اهمیت حرکت سریع پاکستان برای نمایش نیت خیر خود و تلاش برای استفاده از تاثیرگذاری خود جهت ایجاد شرایط مذاکره با طالبان را مورد تاکید قرار داده است."

خودداری از این امر در تمامی سطوح رسمی موجب شد که دولت ترامپ به پاکستان هشدار دهد که در صورت شکست در اقدامات "قاطعانه" علیه گروه‌های تروریستی، ایالات متحده تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خود را برای نیل به این هدف به صورتی "متفاوت تنظیم خواهد کرد." به نظر نمی‌رسد که این بیانیه‌های رسمی، پیام پیچیده‌ای برای پاکستان به همراه داشته باشد؛ بحث این است که پاکستان امکان رد همکاری را نداشته و نباید به داشتن رابطه با ایالات متحده نیز امیدوار باشد.

پاسخ پاکستان
پاکستانی‌ها به شدت از تحولات اخیر ناراحت هستند؛ تحولاتی که با سخنرانی ترامپ آغاز شده و موجی از خشم و انتقاد از بی‌توجهی آمریکا به تمام فداکاری‌ها و همکاری‌های این کشور در طول جنگ آمریکا با تروریسم را موجب شده است. سخنرانی ترامپ در بیان، توهین آمیز بوده و ماهیت خطرناکی داشت، چرا که منافع پاکستان را تابع منافع هند و افغانستان قرار می‌داد و پاکستان این موضوع را تهدیدی برای امنیت خود می‌داند.
رهبران و مقامات پاکستانی بر این اصرار دارند و این خط مشی را در تعاملات سطح بالای دیپلماتیک ادامه می‌دهند که طالبان در این کشور هیچ پناهگاهی نداشته و اینکه پاکستان نمی‌تواند قربانی عدم موفقیت جنگ ایالات متحده باشد و اجازه نخواهد داد جنگی در خاک این کشور رخ دهد.

راه پیش رو
با فرونشستن اوضاع، باید زمانی برای تفکر وجود داشته باشد؛ که البته وجود دارد. پاکستان باید تصمیم خود را بگیرد که آیا به دنبال کمک به ثبات افغانستان است یا عدم ثبات آن. با اینکه پاکستان از هر آنچه که در افغانستان رخ می‌دهد رنج و یا نفع می‌برد، اما در بهره‌برداری از حمایت خود از طالبان موفق نبوده است. و اکنون دیر شده است، چرا که پاکستان غیر از رها ساختن طالبان، فقط چندین گزینه محدود پیش رو دارد. مشکل اینجا است که دیگر واشنگتن شرایط را برای پاکستان آسان نخواهد گذاشت.
همکاری پاکستان، به ارزیابی این کشور از آخر این بازی بستگی دارد. استراتژی و هدف کلی آمریکایی‌ها چه خواهد بود؟ هیچ شفافیتی وجود ندارد. بدون علم از این استراتژی و آنچه در انتظار اسلام‌آباد است، پاکستان قطعا مخالف همکاری خواهد بود.

همچنین پاکستان به دنبال اقدام هماهنگ علیه تحریک طالبان پاکستان، جماعت الحرار، و ارتش آزادی‌بخش بلوچستان است که از پناهگاه‌های امن افغانستان دست به عملیات می‌زنند. اما هم کابل و هم واشنگتن پاسخگو نیستند. همچنین واشنگتن تمام کلیدهای نادرست مانند ارائه تضمین اجرایی برای جاه طلبی‌های هژمونیک هند در منطقه و تهاجم به کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) را زده است که می‌تواند موجب واکنش سریع پاکستان شود.   

 چین نیز با معمایی مشابه مواجه است. اگرچه که این کشور همچنان خواهان ثبات در افغانستان است، اما اگر ایالات متحده در برابر پایان بازی خود در افغانستان سکوت اختیار کند و استراتژی محاصره چین، که در سخنان تیلرسون در CSIS بیان شد، را پیگیری کند، چین همانند پاکستان حاضر به همکاری نخواهد بود. ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده، و جیم ماتیس، وزیر دفاع، اخیرا در جلسات کنگره ضد طرح "یک کمربند- یک جاده" (OBOR) و پروژه طلایه‌دار آن یعنی همان کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) سخنرانی کرده‌اند. موضوع این است که چین، بواسطه همکاری منطقه‌ای خود، در تلاش برای محدودسازی قدرت ایالات متحده و تضعیف موقعیت واشنگتن در منطقه هند- اقیانوس آرام است.

استراتژی سردرگم واشنگتن
واشنگتن در حالی از چالش‌های ژئوپلتیکی و منطقه‌ای سخن می‌گوید که فاقد هیچ استراتژی و یا طرح مهمی برای حل آنها است. بنابراین می‌تواند مانند یک اقدام با حاصل جمع صفر به پایان برسد. یعنی یک هدف در پیگیری هدف دیگر از دست خواهد رفت. واشنگتن فکر می‌کند که تهدید کریدور اقتصادی چین- پاکستان (CPEC) برای تضعیف خط سیر پاکستان به جهت کاهش نفوذ و اهرم فشار آن و تضعیف جایگزین‌های چین در مقابله با قدرت آمریکا در منطقه هند- اقیانوس آرام می‌تواند حرکتی هوشمندانه باشد، اما بیشتر نتیجه معکوس خواهد داشت. بلکه حتی می‌تواند موجب نزدیکی بیشتر چین و پاکستان نیز شود.
اگر پاکستان در برابر واشنگتن شکست خورده و یا تنها رها شود، ایالات متحده هم پیروز میدان نخواهد بود. امنیت و ایمنی دارایی‌های هسته‌ای پاکستان درست به اندازه منع گسترش سلاح های اتمی برای ایالات متحده حائز اهمیت است. در صورت وخامت روابط با پاکستان، ایالات متحده امکان ارتباط با پاکستان بر سر مسائل هسته‌ای این کشور را از دست خواهد داد. هم چنین نفوذ بر پاکستان در تلاش برای مبارزه با افراط‌گرایی و شبه نظامیان را نیز از دست می‌دهد. البته این موارد در حالی است که درباره از دست رفتن خطوط ارتباطی زمینی و هوایی و به اشتراک گذاری اطلاعات درخصوص مقابله با گروه‌های تروریستی فراملیتی مانند القاعده و داعش سخنی به میان نیاوریم. نهایتا باید گفت، بدون کمک پاکستان، صلح و آرامش به افغانستان باز نخواهد گشت.

هم پاکستان و هم ایالات متحده باید سیاست‌های خود را تا حدی با هم تنظیم کنند که اگر منافع اصلی آنها تامین نشد، حداقل آسیب هم نبینند. هر کدام باید سیاست‌های اشتباه خود را تصدیق کرده و از دیگران درخواست جبران عدم موفقیت‌های خود را نداشته و تهدید به قطع رابطه نکنند. حقیقت اینجا است که برخی منافع ایالات متحده در پاکستان وجود دارد که ربطی به منافع منطقه‌ای و ژئوپلتیک آمریکا ندارد. رابطه خوب با پاکستان می‌تواند فواید فراوانی برای ایالات متحده داشته باشد و پاکستانی‌ها هم باید به همین شناخت و درک درست یابند.
انتهای مطلب/

«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»

 


کد مطلب: 1026

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/1026/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir