کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تفسیری بر استراتژی جدید ایالات متحده در آسیای مرکزی

استراتژی جدید آمریکا در آسیای مرکزی؛ اهداف و رویکردها

https://anhor.uz/columnists/o-nyuansah-novoy-strategii-ssha-po-centralynoy-azii , 12 اسفند 1398 ساعت 14:18

در اوایل ماه فوریه در روابط متقابل آمریکا و آسیای مرکزی دو رویداد مهم رخ داد: سفر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به قزاقستان و ازبکستان و اعلام استراتژی جدید آمریکا در رابطه با آسیای مرکزی.
لازم به ذکر است که متن این استراتژی، هیچ اختلاف اساسی با اسناد قبلی ندارد. اما جزئیات مهمی وجود دارد که حائز اهمیت است. به عنوان مثال، قبلا، آمریکا از منشور تامین امنیت در افغانستان به منطقه می‌نگریست. اما در حال حاضر، منطقه به خودی خود برای واشنگتن ارزشمند شده است.
استراتژی آمریکا بر خلاف استراتژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی به تفصیل شرح داده نشده و در آن تنها به محورهای اصلی سیاست خارجه آمریکا در منطقه اشاره شده است. به دلیل فقدان جزئیات، باید به تفسیر این سند پرداخت.


ایران شرقی/
 
در اوایل ماه فوریه در روابط متقابل آمریکا و آسیای مرکزی دو رویداد مهم رخ داد: سفر مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به قزاقستان و ازبکستان و اعلام استراتژی جدید آمریکا در رابطه با آسیای مرکزی.
لازم به ذکر است که متن این استراتژی، هیچ اختلاف اساسی با اسناد قبلی ندارد. اما جزئیات مهمی وجود دارد که حائز اهمیت است. به عنوان مثال، قبلا، آمریکا از منشور تامین امنیت در افغانستان به منطقه می‌نگریست. اما در حال حاضر، منطقه به خودی خود برای واشنگتن ارزشمند شده است.
استراتژی آمریکا بر خلاف استراتژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی به تفصیل شرح داده نشده و در آن تنها به محورهای اصلی سیاست خارجه آمریکا در منطقه اشاره شده است. به دلیل فقدان جزئیات، باید به تفسیر این سند پرداخت.
در اینجا این سوالات مطرح می‌شوند:
دیدگاه واشنگتن نسبت به آسیای مرکزی چگونه است؟ چه چیزی در منطقه تغییر کرده و خواهد کرد؟
اولین و اصلی‌ترین موضوعی که در منطقه تغییر کرده است، تجدید قدرت عالی در ازبکستان است. طبق نظریه زبیگنیو برژینسکی، ژئواستراتژیست آمریکایی، ازبکستان یک کشور کلیدی در آسیای مرکزی است که می‌تواند سیاست ژئوپلیتیک را مستقل از مسکو اجرا کند. با این حال، ازبکستان تا قبل از سال 2016 بسیار بسته بود و سیاست خارجه باز و فعالی نداشت. به همین دلیل، استراتژی ژئوپلیتیک منطقه‌ای آمریکا فرصتی برای اجرای موثر نداشت.
در حال حاضر، دولت جدید ازبکستان به یک شریک راحت تر برای همکاری استراتژیک با غرب تبدیل شده است. ازبکستان سیاست اصلاحات را اعلام کرده، از به رسمیت شناختن مشکلات خود امتناع نورزیده و به شدت بر روی حل و فصل آنها کار می‌کند. در سه سال اخیر، در ازبکستان هیچ نشانه‌ای از نقض حقوق بشر و سرکوب وجود نداشته است. در این مدت، شوکت میرضیایف به عنوان یک اصلاح طلب واقعی به شهرت رسیده و از صمیم قلب تمایل دارد سیستم حکومتی را ایجاد کند که در آن استفاده از اجبار منتفی است.
لازم به ذکر است که واشنگتن سعی دارد از تحریک رقابت بین تاشکند و نورسلطان در منطقه آسیای مرکزی جلوگیری کند. بنابراین، پمپئو ابتدا از قزاقستان دیدن کرد و سپس وزرای خارجه تمام کشورهای منطقه را در قالب 1+5 در ازبکستان گرد هم آورد. واشنگتن می‌داند که اگر ازبکستان و قزاقستان رقابت شدید را بر سر رهبری منطقه ادامه دهند، این رقابت در وهله اول، به وحدت منطقه آسیب می‌زند و ممکن است توسط مسکو و پکن برای حقه‌بازی‌های مختلف در منطقه مورد استفاده قرار گیرد.
دومین عاملی که در سال‌های اخیر تاثیر شدیدی بر منطقه داشته است، حضور روزافزون پکن است. زمانی که برژینسکی در حال آماده سازی استراتژی خود برای آسیای مرکزی بود، به چگونگی جلوگیری از هژمونی ژئوپلیتیک مسکو فکر می‌کرد. با این حال، در سال‌های اخیر، چین به سرمایه‌گذار، وام دهنده و شریک تجاری-اقتصادی اصلی کشورهای منطقه تبدیل شده است. طبق آمار رسمی، در 4 سال اخیر، پکن به شریک تجاری-اقتصادی اصلی ازبکستان تبدیل شده است. روسیه که تا سال 2015 اولین شریک تجاری-اقتصادی تاشکند به شمار می‌رفت، مجبور است با این وضعیت کنار بیاید.
در تاریخ ازبکستان، چین هرگز شریک تجاری-اقتصادی اصلی نبوده است. حتی در قرون وسطی که ازبکستان در مرکز "جاده ابریشم بزرگ" قرار داشت، ایران، ترکیه یا همسایگان مسلمان، اولین شرکای تجاری-اقتصادی سمرقند و بخارا بودند.
بنابراین، رشد ناگهانی نفوذ پکن در آسیای مرکزی همراه با ائتلاف ژئوپلیتیک استراتژیک آن با مسکو باید آمریکا را به طور جدی نگران کند.
استراتژی جدید آمریکا در آسیای مرکزی اهداف زیر را دنبال می‌کند:
- جلوگیری از انحصارطلبی ژئوپلیتیک روسیه در کشورهای آسیای مرکزی. آمریکا می‌داند که نمی‌تواند با منابع مسکو در منطقه رقابت کند. بخصوص که در حال حاضر، ترامپ روی کار آمده و قصد دارد به خاطر اقتصاد، بار جهانی واشنگتن را در کل جهان کاهش دهد.
در عین حال، واشنگتن نگران پیشرفت روزافزون و آشکار کرملین در طراحی پروژه‌های ژئوپلیتیک در فضای پساشوروی است. بنابراین، آمریکا اعلام کرده است که قصد دارد استقلال دولتی، حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای منطقه را تقویت کند.
- جلوگیری از انحصارطلبی چین در کشورهای منطقه. پمپئو در زمان سفر خود به قزاقستان و ازبکستان، سخنان نسبتا تندی را بیان کرد که به ندرت در فضای دیپلماتیک مشاهده می‌شود. وی اظهار داشت که کشورهای منطقه نباید به «واسال»(زیردست) دیگر قدرت‌ها تبدیل شوند. این تذکر علیه توسعه طلبی اقتصادی-اعتباری آرام، اما روزافزون چین در آسیای مرکزی بود.
پکن از لحاظ بسیاری از پارامترها - وام دهنده، وام گیرنده و ... - یک شریک تجاری اقتصادی برای کشورهای منطقه بوده و هست. پکن هرگز خواستار دموکراسی و رعایت حقوق بشر نبوده است. استراتژی غیررسمی چین، حفظ و تقویت رژیم‌های مستبد را در منطقه در نظر دارد تا از تقویت عوامل ملی و مذهبی از طریق فرآیندهای دمکراتیک در کشورهای منطقه جلوگیری کند.
هدف اصلی استراتژیک چین در منطقه، جلوگیری از حمایت کشورهای منطقه از جدایی طلبان اویغور است. در صورت وجود دمکراسی، مردم به طور ناگزیر، با اویغورها، قزاق‌ها، قرقیزها، تاجیک‌ها و دیگر اقلیت‌های ساکن چین همدردی خواهند کرد و از مقام‌های دولتی خود می‌خواهند که به اقدامات سختگیرانه علیه اقلیت‌ها واکنش نشان دهند.
- ایجاد ائتلاف منطقه‌ای علیه اقدامات سختگیرانه پکن در رابطه با اقلیت‌های ملی و مذهبی. پمپئو در قزاقستان با قزاق‌ها و اویغورتبارهایی که از چین فرار کرده بودند دیدار کرد. باید تاکید کرد که عامل "اویغورها و قزاق‌ها از چین" مدتهاست که به موضوع سیاسی داخلی مورد بحث در قزاقستان تبدیل شده است.
اما وضعیت ازبکستان تا حدی متفاوت است: در ازبکستان، مردم تنها به بررسی موضوع آزار و اذیت اویغورها و دیگر اقلیت‌ها می‌پردازند. در این راستا، قزاقستان به دو دلیل از ازبکستان جلوتر است: اولا، تا سال 2016 مدل استبدادی قزاقستان کم رنگ‌تر بود، بنابراین، مردم آن فعال‌تر از مردم ازبکستان بودند؛ ثانیا، مردم قزاقستان مدتهاست از اینکه چین از آزار و اذیت قزاق‌تبارها خجالت نمی‌کشد شاکی هستند.
کشورهای منطقه در مورد ایجاد ائتلاف مشترک با آمریکا پیرامون دفاع از اقلیت‌های قومی و مذهبی در چین، سه موضع دارند. قزاقستان و قرقیزستان نگران میزان آزار و اذیت هستند، اما قادر به اعتراض به پکن نیستند. ازبکستان و ترکمنستان قصد دارند تا جایی که ممکن است موقعیت بی‌طرف داشته باشند. اما به تازگی نگرانی ازبکستان از توسعه طلبی اقتصادی چین افزایش یافته است. و در نهایت، تاجیکستان که مقام‌های دولتی آن مدتهاست فهمیده‌اند که با حفظ وفاداری خود به پکن در مسائل آزار و اذیت اقلیت‌های قومی و مذهبی، می‌توانند از چین وام و کمک‌های مالی دریافت کنند.
دلایل مطرح شدن مسئله اقلیت‌های قومی و مذهبی در چین، توسط واشنگتن
اولا، این مسئله یک عامل مناسب برای اعمال فشار استراتژیک بر چین است. واشنگتن مدتهاست که به دنبال روش‌های واقعی برای جلوگیری از رشد نفوذ جهانی چین است. چین هم با آزار و اذیت اقلیت‌های قومی و مذهبی، نقطه ضعف خود را به کُل جهان نشان داده است. بنابراین، طبیعی است که واشنگتن سعی دارد از این عامل برای اعمال فشار استراتژیک سوءاستفاده کند.
ثانیا، واشنگتن سعی دارد با حمایت از اویغورها و دیگر اقلیت‌های مسلمان چین، خود را در چشم جهان اسلام در خاورمیانه و افغانستان خوب نشان داده و اقدامات ناهنجار سابق خود را جبران کند.
در نهایت، این گونه به نظر می رسد که فعلا منطقه آمادگی حمایت آشکار از ائتلاف پیشنهادی واشنگتن علیه چین را ندارد. به طور طبیعی، سیاست قومی پکن پایتخت‌های منطقه را نگران می‌کند. با این حال، کشورهای منطقه معتقدند که چین یک شریک اقتصادی مناسب است و آزار و اذیت اقلیت‌های قومی منافع آنها را تهدید نمی‌کند. در عین حال، شایان ذکر است که در هیچ یک از کشورهای منطقه؛ استراتژی شفاف و دوربینانه‌ای در مورد ظهور چین وجود ندارد.
انتهای مطلب/

 


کد مطلب: 2194

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/2194/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir