کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

ارتباط ساختار جوامع آسیای مرکزی با پدیده افراط

eurasia , 2 بهمن 1395 ساعت 10:56

مترجم : موسسه مطالعات راهبردی شرق، الهام چرمگی

مقامات دائما از اتهام افراطی علیه مخالفان استفاده می‌کنند. نمایندگان کشورهای آسیای مرکزی خطرات و تهدیدات افراط گرایی و تروریسم در منطقه را تا حد زیادی بزرگ جلوه می‌دهند. مقامات محلی عمدتا از مبارزه با افراط گرایی مذهبی به عنوان بهانه‌ای برای تشدید کنترل و فشار بر جامعه و مخالفان استفاده می‌کنند. این مقامات بارها و بارها پرونده‌هایی به بهانه‌های ساختگی ایجاد کرده و آن‌ها را به پدیده افراط گرایی نسبت می‌دهند. بنابراین، برای نمایندگان جنبش‌های غیر سنتی اسلامی در منطقه، یک فضای غیر قابل تحمل ایجاد شده و خیلی‌ از آنها را مجبور به هجرت می‌کند.


ایران شرقی/
اخیرا منطقه آسیای مرکزی به دلیل حضور شهروندانش در حملات تروریستی ترکیه، توجه خاص جامعه جهانی را به خود جلب کرده است. برخی از کارشناسان حتی پیش‌بینی کردند که در این منطقه ممکن است ساختارهای هماهنگ با به اصطلاح "دولت اسلامی" ظهور پیدا کنند. در این راستا، بررسی مسائل مربوط به قاچاق انسان در آسیای مرکزی، استخدام قربانیان آن و همچنین پیروان داعش در این منطقه مورد توجه زیادی قرار گرفته است. به نظر می‌رسد نشان دادن علل اساسی، مهم تر از بررسی حقایق نامشخص استخدام و تجارت این افراد بوده است.
کشورهای آسیای مرکزی از رژیم‌های "نئوپدرسرور" (که در آن‌ها کل سیستم اقتصادی و پست‌های پردآمد دولتی بین گروه‌های اصلی نخبگان تقسیم شده‌اند) تشکیل شده‌اند و سایر افرادی که مشمول این روابط اجتماعی نمی‌شوند، شانسی برای دریافت یک کار مناسب و معقول و تجارت آرام و سود آور ندارند و همچنان فقیر باقی می‌مانند. "تالگات مامیرایموف"، کارشناس مسائل سیاسی قزاقستان ضمن تجزیه و تحلیل دلایل این پدیده خاطرنشان می‌کند که این سیستم‌های مدیریتی شرایط مطلوبی را برای رشد قاچاق انسان و فرستادن آنها برای داعش فراهم می‌آورند.
* * *
در تجزیه و تحلیل عوامل اساسی این رویداد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
چارچوب سیاسی
سیستم‌های اجتماعی-سیاسی کشورهای منطقه، مبنای اصلی گسترش قاچاق انسان، استخدام قربانیان آن در نیروهای داعش در آسیای مرکزی هستند. تقریبا در تمام کشورهای آسیای مرکزی رژیم‌های سیاسی نئوپدرسرور که توسط یک حاکم خودکامه (که منبع اصلی معرفی نخبگان است) مدیریت می‌شوند، وجود دارند.  از نظر "ماکس وبر"، "پاتریمونیالیسم" یکی از اشکال سلطه سیاسی محسوب می‌شود. در این شکل حکومتی، "صاحب قدرت" به "خدمتگزارانش" حق استفاده از منابع دولتی (که پایه و اساس مالکیت خصوصی کل این تیم هستند) را می‌دهد. تابعین "صاحب قدرت" هم تیم دیگری (گروه نفوذ) را با خدمتگزاران خود ایجاد می‌کنند. مواضع و رفاه مادی مقامات پاتریمونیال (پدر موروثی) به حسن نیت "صاحب قدرت" اصلی بستگی دارد.
در نتیجه، کل سیستم اقتصادی و پست‌های دولتی پردرآمد در کشورهای آسیای مرکزی بین گروه‌های اصلی نخبگان تقسیم شده‌اند. هر یک از این شبکه‌ها به نوبه خود، شامل گروهی از بستگان و خویشاوندان می‌شوند. بنابراین، مردم عادی، که مشمول این شبکه‌ها نمی‌شوند نمی‌توانند یک کار پردرآمد پیدا کرده و به راحتی تجارت کنند. بر این اساس، این اقشار اجتماعی به دلیل فقر و عدم امید به زندگی خوب به قربانیان بالقوه و شریکان قاچاق انسان تبدیل می‌شوند. در چنین سیستمی حل و فصل هر گونه مشکلی غیرممکن است. این سیستم علی‌رغم لطمه‌ای که به منافع یک سری از گروه‌های نخبه، از جمله روابط متقابل آنها در سراسر آسیای مرکزی وارد می‌آورد، به لطف پشتیبانی یک سازمان بزرگ دولتی، همچنان وجود دارد. علاوه بر این، در قرقیزستان و تاجیکستان، بسیاری از نمایندگان دولت همکاری‌های نزدیکی با جنایتکاران دارند، بنابراین، گاهی اوقات تشخیص مقامات دولتی از جنایتکاران دشوار است.
در قزاقستان، وضعیت تا حدودی متفاوت است. این کشور به دلیل پنهان‌کاری‌های ساختارهای دولتی مربوطه، به مصرف کننده اصلی "تجارت برده" در منطقه تبدیل شده است. کارگران مهاجر بومی آسیای مرکزی (به استثنای قرقیزستان به عنوان عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا) می‌توانند در قزاقستان تنها براساس سهمیه اشخاص حقیقی در یک خانه کار کنند. بنابراین، مهاجران بومی ازبکستان و تاجیکستان در شرکت‌های ساخت و ساز به طور غیرقانونی کار می‌کنند. در قزاقستان افراد ذینفع می‌توانند با پرداخت هزینه به تامین‌کنندگان، کارگران ازبکی و تاجیکی را برای ساخت و ساز خانه، کار در فاحشه‌خانه‌ها و غیره خریداری کنند.
در منطقه آسیای مرکزی تحت فشار تهدیدهای اغراق آمیز ، گروه‌های اجتماعی که به دنبال ترک کشور خود برای فرار از آزار و اذیت و فشار دولت هستند (سلفیان، افرادی که حجاب دارند و افرادی که ریش می گذارند) وجود دارند. سلفیان در همه کشورهای منطقه مورد آزار و اذیت قرار دارند. آنها به دلیل اخراج از حوزه تجارت، عمدتا به تجارت‌های کوچک می پردازند (در حدی که فقط زندگی خود را بگذرانند). در این منطقه همچنین به طور فعالی با حجاب که رعایت آن ممنوع یا محدود شده است، مبارزه می‌کنند. مقامات تاجیکستان برای افرادی که ریش دارند مالیات تعیین کرده و به زور ریش‌هایشان را می‌زنند. به عنوان مثال، در تاجیکستان بیشتر مردم را به افراط گرایی و تروریسم متهم می‌کنند.
علاوه بر این، به گفته برخی از کارشناسان، مقامات دائما از اتهام افراطی علیه مخالفان استفاده می‌کنند. نمایندگان کشورهای آسیای مرکزی خطرات و تهدیدات افراط گرایی و تروریسم در منطقه را تا حد زیادی بزرگ جلوه می‌دهند. مقامات محلی عمدتا از مبارزه با افراط گرایی مذهبی به عنوان بهانه‌ای برای تشدید کنترل و فشار بر جامعه و مخالفان استفاده می‌کنند. این مقامات بارها و بارها پرونده‌هایی به بهانه‌های ساختگی ایجاد کرده و آن‌ها را به پدیده افراط گرایی نسبت می‌دهند. بنابراین، برای نمایندگان جنبش‌های غیر سنتی اسلامی در منطقه، یک فضای غیر قابل تحمل ایجاد شده و خیلی‌ از آنها را مجبور به هجرت می‌کند.
بدین ترتیب، آنها در ابتدا مانند بسیاری از هموطنان خود، به مهاجران کاری روسیه تبدیل خواهند شد و برخی از آنها از آنجا به صفوف داعش می‌روند. برخی از افرادی که از منطقه خارج می‌شوند گرفتار داعش شده و برخلاف میل خود در آنجا باقی می‌مانند. آنها اغلب فریب استخدام‌کنندگانی را می‌خورند که وعده کار در ترکیه را به آنها داده‌اند. اما در نهایت، گروه‌های افراطی آنها را مجبور به مبارزه، کار یا  تحمل بردگی جنسی در سوریه می‌کنند. برای بسیاری از آنها، انگیزه دریافت یک کار خوب و بهبود وضع زندگی‌شان، یکی از عوامل تعیین‌کننده در تصمیم‌گیری برای رفتن به صفوف داعش است.
انتخاب داوطلبانه قربانیان
در یک سری موارد، قربانیان تجارت برده با فریب، درگیر این فرآیند شده و به دلیل نیاز به یک کار "خوب" در خارج از کشور مجذوب وعده‌های استخدام‌کنندگان می‌شوند. قزاقستان یک مرکز پیشرو در منطقه برای جذب کارگران مهاجری است که آماده انجام هر کاری هستند و اغلب در دام قاچاقچیان انسان (که کارگران بی‌تکلف و ماهر را به مشتریان مختلف تحویل می‌دهند) می‌افتند. با این کارگران در اکثر موارد، مانند برده رفتار می‌شود – در واقع آنها جزو اموال افراد صاحب قدرت هستند.
برای چنین مهاجرانی، توافق برای بهره‌کشی، اغلب تنها مزیت رقابتی در مبارزه برای جایگاه‌های شغلی است. به عبارت دیگر، کارگران مهاجر در قزاقستان هیچ حقی نداشته و تنها به موفقیت خود و مهارت‌های مختلف‌شان امید دارند. در شهر آستانه هم برخی از مهاجران گرفتار بردگی کاری می‌شوند. بنابراین طبیعی است که شهروندان ازبکستان که در بازداشت موقت قرار دارند بیشتر عذاب و ناامیدی را احساس کنند. آنها به زندگی بهتر، امید داشته و می‌ترسند در مورد چگونگی رفتار پلیس و دیگران صحبت کنند.
این واقعیت نشان می‌دهد که اغلب توافق برای برده شدن به خاطر ناامیدی، از دست دادن ایمان به آینده خوب و تمایل به مرگ  (حتی به خاطر "دولت اسلامی") روی می‌دهد.
انحطاط فرهنگی-اجتماعی
بسیاری از نامزدهای بردگی کاری و پیروان داعش "محصولات" عوامل اجتماعی-فرهنگی مانند تبعیض، بحران فرهنگی و اخلاقی جوامع آسیای مرکزی هستند. روستاییان مهاجر در شهرهای بزرگ منطقه به دلیل شهرنشینی نادرست، به افراد سربار جامعه، رقیبان بازار کار و مانعی برای زندگی راحت‌تر شهروندان تبدیل شده‌اند. دلیل دیگر، نگرش غیردوستانه بسیاری از شهروندان نسبت به مهاجران روستایی در شهرهاست (روش زندگی روستاییان و رد فرهنگ سنتی شهری توسط آنها).
بنابراین، شهروندان آسیای مرکزی شروع به استیگماتیزه کردن و زدن برچسب‌های اجتماعی به مهاجران روستایی کردند. به همین دلیل، جدا از مسائل مربوط به کنترل جابجایی جمعیت، در قزاقستان نهادی برای ثبت وجود دارد که این نهاد مهاجران داخلی آسیب‌پذیر اجتماعی را که بودجه‌ای برای خرید مسکن و ثبت قانونی محل اقامت خود ندارند و نمی توانند به شهروندانی با حقوق  کامل تبدیل شوند، را جدا می‌کند.
 


کد مطلب: 179

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/179/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir