کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چراغ سبز روسیه به بازگشت حکمتیار

فرصت‌ها و چالش‌های روسیه در بازگشت حکمتیار

سايت خبری Southasiaanalysis , 20 بهمن 1395 ساعت 12:10

مترجم : زهرا خادمی راد

گلبدین حکمتیار که زمانی دشمن روسیه بود، در حال حاضر می‌تواند جهت دستیابی به اهداف مسکو به عنوان یک سرباز خدمت کند و پاکستان را به سمت روس‌ها بکشاند. رهبر حزب اسلامی می‌تواند روسیه را به اهداف منطقه‌ای بلند مدت خود نزدیک‌تر سازد و برای متحد ساختن پاکستان، چین و روسیه، وجود حکمتیار می‌تواند سازنده باشد. از این رو شک و گمان وجود دارد که حکمتیار با چراغ سبز مسکو به کابل بازگشته است.


ایران شرقی/
تغییر سیاست دولت افغانستان مبنی بر حذف نام حکمتیار از لیست سیاه سازمان ملل، با شک و تردیدهای بزرگی از جانب بازیگران منطقه‌ای درگیر و همچنین روسیه که همواره نقشی در حال تغییر ایفا کرده، مواجه شده است.

اگر رابطه‌‌ی روسیه و حکمتیار را در نظر بگیریم؛ باید گفت که روسیه در گذشته به مدت طولانی نسبت به حکمتیار حس بی‌اعتمادی و دشمنی داشته ‌است. اما در شرایط فعلی روسیه به منظور مبارزه با تهدید رو به رشد داعش در آسیای مرکزی، به وضوح از این احساسات دست برداشته و در صدد است، روابط منطقه‌ای قوی‌تری با پاکستان و متعاقباً با چین برقرار کند، و حوزه تأثیر منطقه‌ای خود را گسترش دهد. چنین فضایی می‌تواند فضای زوال نفوذ آمریکایی‌ها در منطقه باشد. همه اینها منجر به مدیریت و کنترل روس‌ها بر بی‌ثباتی منطقه می‌شود و محافظت از شرکت‌های برتر انرژی روسیه را به همراه دارد و امنیت روسیه را تضمین می‌کند.

نقش روسی حکمتیار
محافل سیاست خارجی روسیه، توجه چندانی به گلبدین حکمتیار نشان نمی‌دهند. این محافل او را همواره به عنوان مردی می‌شناسند که با حمایت پاکستان، و با اخذ مشروعیت از آمریکا، دشمن فعال روسیه بوده ‌است. تغییرات کنونی در حس روسیه نسبت به حکمتیار را نباید به عنوان یک استقبال گرم از وی تعبیر کرد، بلکه بیشتر یک اولویت‌بندی برای برخورد با تهدید داعش محسوب می‌شود. تقریبا هیچ یک از تغییرات ایجاد شده راجع به حکمتیار و حزب اسلامی گلبدین، توسط رسانه‌های بزرگ خبری روسیه پوشش داده‌ نشد.

جامعه روسیه چنین اخباری را بر نمی‌تابد و در واقع نمی‌تواند آن را هضم کند، چون به احتمال زیاد آگاهی عمومی وجود ندارد و بنابراین، قابل درک نیست که چگونه ممکن است، حکمتیار دست از دشمنی با روسیه بردارد.

جنگ چریکی تند و تیز برپا شده توسط حکمتیار بر علیه شوروی گذشته است. به گفته‌ی منابع افغانستان، حکمتیار در حال حاضر هیچ گونه قابلیت و ظرفیت حقیقی جهت ایجاد بی‌ثباتی در امنیت افغانستان ندارد. از دهه 1990، حمایت آمریکا از حکمتیار که از طریق آی‌ اس‌ آی پاکستان تامین می‌شد، به طور قابل توجهی کاهش یافته ‌است. آمریکا به بهانه تمایل حکمتیار به داشتن قدرت مطلق، از حمایت و پشتیبانی از وی دست کشید و به طالبان اجازه داده شد، خلا وی را پر کنند و طرح ایجاد صلح بین‌المللی هم نتوانست پیش برود.

روسیه آگاه است که قدرت واقعی حکمتیار کاهش یافته و فاقد هرگونه ظرفیت و قابلیت ایجاد بی‌ثباتی است، و همچنین می‌داند که او دیگر دست ‌نشانده آمریکا نیست.

با این حال، نقطه قوت و برگ برنده‌ای که هنوز هم در دست حکمتیار هست، تاثیرگذاری وی در دولت نظامی پاکستان است و به احتمال زیاد روسیه هم از این مسئله به خوبی مطلع است. حکمتیار که زمانی دشمن روسیه بود، در نهایت می‌تواند در جهت دستیابی به اهداف روس‌ها به عنوان یک سرباز و آلت دست روسیه خدمت کند و پاکستان ( متحد قبلی آمریکایی ها) را به سمت روس‌ها بکشاند و آنها را به اهداف منطقه‌ای بلند مدت خود نزدیک‌تر کند. پاکستان در حال حاضر گوش به فرمان چین است. برای متحد شدن پاکستان، چین و روسیه در منطقه، قطعا وجود حکمتیار می‌تواند به مسکو کمک کند.

صلح‌آوری روسیه
مسکو به تازگی شاهد یک تغییر در جریان پویایی قدرت در افغانستان بوده ‌است. یک موج گسترده احساسات انزوا طلبانه در ایالات متحده (ضامن برجسته امنیت افغانستان) به وجود آمده و از سوی دیگر ترس موجه از رشد داعش در افغانستان هم وجود دارد. کنترل اوضاع امنیتی افغانستان کم کم از دست رئیس جمهور غنی خارج می‌شود.

مسکو هم موقعیت منطقه‌ای خود به عنوان کارگزار صلح قانونی در خاورمیانه را مناسب دیده؛ از یک طرف، در سوریه اقداماتی انجام می‌دهد و از طرف دیگر با طالبان افغانستان مذاکره می‌کند. حتی قبل از اینها، روسیه ملاقات‌هایی با عناصر سطح بالای طالبان افغانستان نیز انجام داده ‌است. اما مسئله مهمتر و بالاتر از همه اینها، مسئله تامین انرژی روسیه و بازار آسیای میانه است، که مسکو خواستار کنترل هر دوی آنها است.

مسکو با حذف تحریم‌ها علیه حکمتیار نشان داد، تمایل دارد با دولت غنی، رئیس جمهور افغانستان همکاری داشته ‌باشد. به احتمال زیاد، مسکو روند همکاری با کابل را ادامه می‌دهد و تلاش‌های جدیدی به رهبری روسیه برای آوردن طالبان بر سر میز مذاکرات صلح آغاز خواهد شد.

نکته امیدوارکننده طرح این است که چنین عملی ماهیت همکاری سیاسی غیر خشونت‌آمیز دارد، و به ضرر دولت غنی نخواهد بود. اما با این وجود، نکته منفی این است که روسیه هم به دلایل مشابه با دلایل دولت پاکستان به دنبال توانمند ساختن عناصر طالبان است و طالبان در داخل افغانستان به عنوان عامل بی‌ثبات‌کننده باقی می‌ماند.

حذف داعش، برای طالبان افغانستان از اولویت و اهمیت بالایی برخوردار است و اقدامات طالبان جهت از بین بردن داعش به عنوان یک تهدید بزرگ‌تر منطقه‌ای، اهداف پاکستان و روسیه را براورده می‌سازد.
مسئله برگشت امنیت به خاک افغانستان از اهمیت کمی برخوردار است. در این میان یا روسیه اعتبار پیروزمندانه کسب خواهد کرد و بدین طریق در کشمکش علیه عناصر داعش در افغانستان برنده می‌شود و یا روند سیاست‌های شکست ‌خورده دولت قبلی آمریکا را دنبال خواهد کرد و برتری طالبان در تعیین امنیت افغانستان ادامه خواهد یافت.

سناریوی پیروزی، روسیه را از وجود امنیت داخلی کشورش مطمئن می‌سازد و سطح مسکو را در عرصه بین‌المللی ارتقا می‌دهد؛ در حالی که سناریوی دوم، سیاست خارجی دولت قبلی ایالات متحده را بدنام می‌کند و باعث خشنودی دولت جدید ترامپ خواهد شد. در واقع، برقراری صلح و آرامش در خاک روسیه، تنها صلحی است که مسکو برای آن تلاش می‌کند.

اقتصاد آسیای مرکزی
مسئله حکمتیار در واقع ارتباط چندانی با اقتصاد آسیای مرکزی ندارد، اما سالها است که ثبات این منطقه از جهان، به صورت پایدار و محکم تحت‌ تأثیر روسیه است. از سال 2008، صادرات روسیه به آسیا شاهد رشدی حدود 150٪ بوده ‌است. بی‌ثباتی بازار جمهوری‌های آسیای مرکزی به طور مستقیم در اهداف اقتصادی روسیه نقش مهمی ایفا می‌کند. تا زمانی که ناامنی به مقدار محدودی در داخل جمهور‌های آسیای مرکزی وجود داشته باشد، خطوط زیرساخت‌های دوران اتحاد جماهیر شوروی تقدم و اهمیت خود را حفظ می‌کنند.

توسعه خط لوله به رهبری ترکمنستان و قزاقستان، از همان ابتدا به خاطر ناامنی منطقه‌ای در حالت بی‌نظمی قرار داشت. در نتیجه‌ی احداث خطوط لوله جدید به چین، اخیرا صادرات جمهوری‌های آسیای مرکزی به کشورهای دیگر(غیر از روسیه) افزایش یافته ‌است. در این زمان، مصرف انرژی چین به طور پیوسته افزایش یافته ‌است. می‌توان گفت توسعه راهروی اقتصادی چین و پاکستان نشانه دیگری از همین روند افزایش مصرف انرژی است.

با توجه به این پیشینه و در حالی که داعش ممکن است، بیشتر تهدیدی برای روسیه باشد تا دولت مرکزی افغانستان؛ طالبان می‌توانند تنها برای تهدید جمهوری‎های آسیای مرکزی به خدمت گرفته شود. بنابراین حذف داعش و ترمیم طالبان نقش مهمی در حفاظت از روسیه بازی می‌کند. حفظ برتری در آسیای مرکزی، در گرو بازی بزرگ تجارت انرژی در این منطقه است.

علائم هشدار دهنده
روسیه در حال حاضر به حکمتیار اجازه داده به افغانستان بازگردد؛ بازگشتی که مد نظر و آرزوی او بوده ‌است. این کار با بی‌اطلاعی عمومی مردم روسیه صورت گرفته‌ است. پس از این حرکت، اگر لیبرالیسم اجتماعی، توسعه اقتصادی و امنیت منطقه‌ای اهمیت دارد و مایه نگرانی است، سیاست‌گذاران باید به حمایت از دولت غنی ادامه دهند. همچنین سیاست‌گذاران باید مراقب برقراری روابط گرم‌تر و نزدیک‌تر میان روسیه، پاکستان و طالبان باشند. با توجه به سخنرانی‌ها هنوز هم در مسکو چشم‌انداز مثبتی وجود دارد و روسیه همچنان تعهد خود برای ایجاد امنیت افغانستان را ابراز می‌کند.

نقش حکمتیار در صحنه سیاسی افغانستان ممکن است از بروز تغییرات در روابط افغانستان و پاکستان حکایت کند. حکمتیار به حفظ تعادل قدرت منطقه‌ای آشناست. در این راستا غنی، رئیس جمهور افغانستان با تغییر موضع و نوسان حرکت کرده؛ از ابراز تعهد وی به اسلام‌آباد گرفته تا تعامل با دهلی. با توجه به این گرایشات نوسانی و عدم ثبات بین دو قدرت منطقه‌ای، شاید حکمتیار بتواند روابط با اسلام آباد را بهبود بخشد.

از میان بردن داعش از صحنه سیاسی افغانستان به نفع همه بازیگران منطقه‌ای خواهد بود، اما بازگشت ناامنی‌های طالبان تنها به نفع روسیه و پاکستان است. اگر طالبان بخواهد دوباره به دولت و الگوهای حکومتداری افغانستان بپیوندد، باید قدرت و ظرفیت بسیار محدودی به آنها اختصاص یابد، و از اصالت و اولویت دولت منتخب در کابل اطمینان حاصل شود. در حالت ایده‌آل، بهتر است آنها نقشی شبیه به آنچه به گلبدین حکمتیار پیشنهاد شده، داشته‌ باشند. جامعه جهانی به کابل به عنوان تنها دولت مشروع ملی افغانستان نگاه می‌کند و هرگز طالبان را در چنین قیاسی در نظر نخواهد گرفت. ادامه همین مسیر، تداوم رشد نهادهای دموکراتیک افغانستان را تضمین می‌کند.
انتهای مطلب/.

* مطالب مطرح شده در این مقاله لزوما مورد تایید موسسه «ایران شرقی» نبوده و با هدف نشر دیدگاه‌های مختلف منتشر شده است.


کد مطلب: 415

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/415/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir