کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

پیامدهای منطقه‌ای ساختارهای جدید بین‌المللی

محور نوظهور روسیه، چین و پاکستان و پیامدهای منطقه‌ای

Foreign Policy , 5 فروردين 1396 ساعت 12:27

مترجم : زهرا خادمی راد

ابعاد استراتژیک در جهان ژئوپلیتیک با سرعت حیرت‌آوری در حال تغییر و تحول است. در گذشته، ترکیب پاکستان، روسیه و چین غیرمحتمل به نظر می‌رسید اما در حال حاضر این مثلت قدرتمند در حال شکل‌گیری است و در حال تبدیل شدن به قطب جدیدی در روابط بین‌الملل می‌باشد.


ایران شرقی/
ابعاد استراتژیک در جهان ژئوپلیتیک با سرعت حیرت‌آوری در حال تغییر و تحول است. گاهی اوقات تغییرات رخ می‌دهند؛ بی‌آنکه دولت‌ها بدانند این تحولات چه پیامدهایی در سال‌های آینده به ارمغان خواهد آورد. در حال حاضر به نظر می‌رسد؛ موقعیت مشابهی میان روسیه و پاکستان، رقبای جنگ سرد، اتفاق افتاده ‌است. روسیه، به عنوان متحد سنتی هند که هر بار از موضع هند در قبال کشمیر پشتیبانی می‌کرد، در حال حاضر نشانه‌های آشکاری از برقراری روابط نزدیک‌تر با پاکستان را بروز می‌دهد.

درست زمانی که چین صدور حکم دادگاه بین‌المللی در مورد ادعاهای این کشور در خصوص دریای جنوبی چین را نپذیرفت، روسیه اعلام کرد از چین حمایت می‌کند و در کنار این حمایت، مانورهای دریایی مشترک در دریای مورد مناقشه برگزار کرد.

علاوه بر این، روسیه روابط  نظامی با پاکستان را با انجام تمرینات نظامی مشترک در سپتامبر 2016 در پاکستان افزایش داد. حدود 200 سرباز از ارتش روسیه به این مشق نظامی پیوستند. چین و روسیه شرکای استراتژیک بلند مدت بوده‌اند. عمدتا به دلیل درگیری‌های ایدئولوژیک با ایالات متحده، آمریکا به یک دشمن مشترک برای هر دو کشور تبدیل شده‌ است. به همین دلیل روسیه و چین سعی می‌کنند؛ نفوذ و تاثیر آمریکا بر مناطق تحت تسلط خود را کاهش دهند. نفوذ پاکستان در این ماتریس، نشانه‌های روشنی از شکل‌گیری یک دوستی نوپا را منتشر می‌کند.

به نظر می‌رسد؛ منفعت استراتژیک آشکار روسیه به محور چین، روسیه و پاکستان فقط برای ایجاد تعادل دوباره در منطقه نمی‌باشد، بلکه بیشتر در منافع مسکو به دستیابی به فضای بیشتر برای پیشبرد نقش محوری خود نهفته می‌باشد. بررسی فضای سیاسی اخیر نشان می‌دهد که مسکو نه تنها مایل به مقابله با برتری آمریکا در منطقه است؛ بلکه همچنین می‌خواهد چین را به عنوان نیروی کارای عمده در منطقه به کناری براند. این استراتژی بزرگ روسیه یک نقشه بازی تعبیه می‌کند که دربرگیرنده معجونی از تعامل غیرفعال (پاکستان و ایران)، اقدام و مداخله مستقیم (سوریه و اوکراین) و احتکار بحران (دولت اسلامی، دریای جنوبی چین، ترکیه) به عنوان ابزارهای افزایش تاثیر و نفوذ روسیه در منطقه اوراسیاست.

همانطور که مسکو چندین بار علاقه خود به تقویت روابط با پکن و اسلام آباد را آشکار کرده، نظریه مثلث قدرت فوق‌العاده چین، پاکستان و روسیه بیشتر تجلی یافته و قابل تشخیص است. مثلث ابرقدرت چین، روسیه و پاکستان در حال شکل‌گیری و مبدل شدن به واقعیت است. (موقعیت روسیه به عنوان تامین‌کننده اصلی اسلحه برای هند نیز حائز اهمیت است).

این مسئله نه تنها به این کشورها برای مبارزه با تهدید افراط‌گرایی و تروریسم کمک می‌کند، بلکه همچنین برای مقابله با افزایش نفوذ آمریکا در منطقه کمک‌ کننده است. در حقیقت؛ به نظر می‌رسد، اتحاد پاکستان، چین و روسیه قدرت تهدید‌آمیزتری باشد، چون هر سه کشور قدرت‌های هسته‌ای می‌باشند. بنا بر آمار و ارقام رسمی ارائه شده توسط SIPRI سه کشور در مجموع دارای حدودا 7هزارو620 کلاهک هسته‌ای می‌باشند. این مثلث ابرقدرت می‌تواند، دارای نیروی رهبری شگفت‌ انگیزی در جنگ علیه هر یک از دشمنانش باشد؛ خواه این دشمن آمریکا باشد یا هند.

بر خلاف آمریکایی‌ها که همواره تقریبا در مورد همه چیز، از آزادی دینی گرفته تا هنجارهای دموکراتیک، به متحدان شرقی خود موعظه می‌کنند، روسیه اخلاقیات و همچنین استنباط خود راجع به سیاست‌های بین‌المللی را در حاشیه نگه می‌دارد؛ و در عین حال بر دستیابی به منافع استراتژیک خود تمرکز می‌کند.

این موضوع با توجه به مانور نظامی اخیر روسیه و پاکستان آشکار می‌شود. با وجود درخواست‌های هند برای جلوگیری از این مشق نظامی در پی حملات تروریستی یوری، این مانوور اجرا شد. پاکستان به خاطر حمله تروریستی یوری مورد سرزنش قرار گرفت؛ اما اسلام‌آباد این اتهامات را رد کرد.

هند، روسیه متحد سنتی خود را برای یک دوره زمانی طولانی نادیده گرفته ‌بود، اما مسکو روابط رو به رشد هند با آمریکا را صبورانه مشاهده کرد. اگر چه روسیه از کشمکش‌ها و مواضع آمریکا حمایت کرد تا بتوانند هند را در مسیر اصلی منع گسترش از طریق عضویت این کشور در گروه تامین‌کنندگان هسته‌ای و در توسعه انرژی هسته‌ای (پروژه هسته ای هاریپور) قرار دهند، اما زمانی که روسیه چندین بار به خاطر روابط رو به گسترش هند و ایالات متحده ضربه خورد؛ در این تعادل و تعامل بروز تغییراتی آشکارا آغاز شد.

بیش از چهار دهه از زمانی که پیمان دوستی هند و شوروی در سال 1971 امضا شد، مسکو قابل اطمینان‌ترین دوست هند و بزرگترین شریک دفاعی آنها بوده ‌است. اگر چه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ارتش هند در ارتباط با زرادخانه‌های منسوخ با مشکلاتی مواجه شد، اما هند همچنان به دریافت تجهیزات نظامی از دوست همیشگی خود ادامه داد.

از طرف دیگر، هند احتمالا بیشتر در قلمرو استراتژیک ایالات متحده و در حوزه‌های مختلف مانند تکنولوژی فضایی پیشرفته، دفاع و تکنولوژی هسته‌ای درگیر می‌شود. هند با پشت سر گذاشتن برهه‌ای حساس امضای توافق‌نامه استراتژیک یادداشت تفاهم تدارکاتی گامی رو به جلو برداشت. برای چین، این شرایط و توافق به معنای یک اتحاد نظامی ضمنی هند و ایالات متحده علیه چین است که در آن هند به طور ویژه نقش مصون‌سازی را بازی می‌کند. این موقعیت مسکو را متقاعد می‌کند تا در مورد دوستی طولانی مدت خود با هند بازنگری کند.

به منظور جلوگیری از انزوای بین‌المللی، پاکستان روسیه را به شرکت در کوریدور اقتصادی چین و پاکستان جهت ترویج و ارتقای تعامل رو به گسترش درون این محور سه گانه دعوت کرد. دوستی مجدد روسیه-پاکستان و پیوند مشترک آنها با چین، از جهات بسیاری زمان لیاقت علی خان و بیانیه 1949 را مجدد تکرار و یادآوری می‌کند. پاکستان قادر نیست صبر کند؛ پاکستان باید هر جا که دوستی می‌یابد، او را کنار خود نگاه دارد. این بیانیه در آن زمان برای دلجویی از مسکو صادر شد. در آن هنگام پاکستان از گرایش موافق و همسوی واشنگتن نسبت به جواهر لعل نهرو ناراضی بود. به نظر می رسد شرایط تماما تغییر کرده‌ است و پاکستان اکنون با شرایط استراتژیک مشابهی مواجه شده ‌است.
انتهای مطلب/.

«آنچه در این متن آمده به معنای تأیید محتوای آن از سوی «موسسه ایران شرقی» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی و انعكاس نظرات تحليلگران و منابع مختلف منتشر شده است»


کد مطلب: 441

آدرس مطلب :
https://www.iess.ir/fa/translate/441/

موسسه مطالعات راهبردي شرق
  https://www.iess.ir