ایران شرقی 30 شهريور 1396 ساعت 11:01 https://www.iess.ir/fa/translate/893/ -------------------------------------------------- عنوان : تغییر نگرش اتحادیه اروپا و پیشبینی آینده اوراسیا -------------------------------------------------- نمایندگان غرب در حال حاضر، ارزیابی روابط با روسیه را به طور قابل توجهی تغییر داده‌اند. نمایندگان نخبگان اروپای غربی حامی «عادی سازی» روابط با روسیه و لغو تدریجی تحریم‌ها از این کشور هستند. به طوریکه رئیس‌جمهور آلمان پیشنهاد لغو تدریجی تحریم‌ها علیه روسیه را در صورت تحقق ایده گسترش استقرار صلح‌بانان در «دونباس» ارائه کرد. متن : ایران شرقی/ رشد اقتصادی روسیه پس از بحران، بسیاری از کشورها را که معتقد بودند مسکو نمی‌تواند بدون تزریقات عظیم سرمایه‌‌های خارجی از پس این بحران برآید مجبور به تغییر نگرش کرد. در شرایط روابط پیچیده اتحادیه اروپا با ایالات متحده، بهترین راه حل برای اتحادیه اروپا توسعه روابط با روسیه است، اما عوامل سیاسی، اجرای این سیاست را دشوار می‌سازند. جمهوری‌های پساشوروی اوراسیا به غرب چشم داشته و عجله‌ای برای افزایش همکاری با روسیه ندارند. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا مسکو از همگرایی اوراسیا در یک دروازه خسته نمی‌شود؟ نمایندگان غرب در حال حاضر، ارزیابی روابط با روسیه را به طور قابل توجهی تغییر داده‌اند. نمایندگان نخبگان اروپای غربی حامی «عادی سازی» روابط با روسیه و لغو تدریجی تحریم‌ها از این کشور هستند. اخیرا «آنگلا مرکل»، «امانوئل مکرون» و سایر سیاست‌مداران برجسته اروپایی در این مورد صحبت کرده‌اند. به طوریکه، «فرانک والتر اشتاین‌مایر»، رئیس‌جمهور آلمان پیشنهاد لغو تدریجی تحریم‌ها علیه روسیه را در صورت تحقق ایده گسترش استقرار صلح‌بانان در «دونباس» ارائه کرد. رشد اقتصادی ناگهانی رهبران غربی اتهام روسیه به تشدید تنش سیاسی را همچنان ادامه می‌دهند. اما این اظهارات در حال حاضر، بیشتر تمایل به آسان سازی شرایط تعامل در مسائل اقتصادی را منعکس کرده و تضادهای سیاسی را به بعد موکول می‌کند. دوراندیشانه‌ترین نمایندگان نخبگان سیاسی و اقتصادی غربی چشم‌انداز‌های توسعه اقتصادی و سیاسی روسیه را با واقع‌بینی بیشتری ارزیابی می‌کنند. البته، رشد اقتصادی در روسیه در مرحله اولیه قرار داشته، فعلا بی‌ثبات بوده و به دوره‌های سفارش دولتی و قراردادهای متعلق به تجارت متوسط بستگی دارد. اما این رشد یک واقعیت بدون قید و شرط بوده و می‌توان در مورد سرعت آن و نه در مورد خود واقعیت بحث کرد. با این حال، روسیه توانست از عواقب منفی اجتماعی رکود اقتصادی مصون بماند. در واقع، مسکو در گفتگو با غرب هیچ گونه امتیازی نداد، تصویر بین‌المللی خود را به عنوان یک کشور مستقل تقویت کرد و مهمتر از همه، توانست سطح بالاتری از جذابیت سرمایه گذاری را نشان دهد. البته، در اقتصاد روسیه، مسائل زیادی مانند پتانسیل بی ثباتی در بخش مالی وجود دارد، اما روشن است که روسیه موفق نشده از بدترین سناریوهای مورد بحث در سال‌های 2014-2015 مصون بماند. سوال این است که رشد اقتصادی روسیه پس از سال 2018 چه ساختاری خواهد داشت و این ساختار چگونه در روابط اقتصادی خارجی روسیه منعکس خواهد شد. اگرچه اکنون مشخص است که "آزادی مانور اقتصادی خارجی" روسیه به طور قابل توجهی بیشتر از سال 2013 خواهد بود. این موضوع برای شرکای مسکو یک چالش جدی است. بسیاری از مردم در غرب اعتقاد داشتند که باید با روسیه که از لحاظ اقتصادی ضعیف شده و فرآیندهای کنفدرالیزم را دوباره از سر گرفته است سر و کار داشته باشند. به طوریکه اقدامات صورت گرفته توسط مسکو برای منفصل کردن "سرمایه داری تحت محاصره" در برخی از جمهوری‌های ملی روسیه دارای اهمیت سیاسی طولانی مدت است. روسیه پس از بحران به کشوری تبدیل شده که به شدت به جریان سرمایه خارجی (نه تنها سرمایه گذاری مستقیم، بلکه همچنین سرمایه در گردش مورد استفاده برای حفظ ثبات مالی) نیاز دارد. یعنی کشوری که آمادگی دادن امتیازات بی‌سابقه به "شرکایی" که این سرمایه را ارائه می‌کنند (ایالات متحده، غرب و آن دسته از کشورهایی که در سطح سیاسی تمایل خود را به مسکو ابراز کرده‌‌اند - از جمله در شرق - ) را دارد.   اتحادیه اروپا: "طرح B" برای روسیه در حال حاضر، شرکای مسکو با مسئله طراحی "طرح B" مواجه‌اند. با توجه به عمق تحریف واقعیت توسط برخی از سیاست‌مداران غربی،  این یک کار پیچیده و غیرمعمول است. با این حال، به طور کلی، اتحادیه اروپا از طولانی مدت بودن این روند در حال ظهور آگاه است (به عنوان مثال، افزایش تدریجی آمار پیش بینی‌شده رشد اقتصاد روسیه شاخص این روند محسوب می‌شود). اگر چه هنوز کار به درک کیفیت جدید این رشد به عنوان نتیجه وابستگی به بخش واقعی و منابع سرمایه‌گذاری داخلی به جای وام‌های خارجی نرسیده است. در آلمان فعال‌ترین دیدگاه‌ها در مورد خروج روسیه از بحران بروز پیدا کرده‌اند. اگر چه این کشور لوکوموتیو تحریم‌های ضد روسی در اتحادیه اروپا بود و عمیقا وارد سیاست و تبلیغات ضد روسی شده بود. احتمالا نخبگان آلمان از "قطعی شدن" سیاست آلمان نسبت به روسیه - نابودی کنترل نشده روابط اقتصادی با روسیه تحت تاثیر تبلیغات - می‌ترسند. در شرایط جنگ واقعی ایدئولوژیک و اقتصادی با ایالات متحده، سرد شدن روابط چین با روسیه حداقل برای مدت کوتاه به یک اولویت واقعی برای اتحادیه اروپا تبدیل شده است. اروپا به حفظ مبنای اقتصادی روابط با روسیه و فقدان اقدامات اداری مسکو برای محدود کردن حضور سرمایه آلمان در روسیه نیاز دارد. اتحادیه اروپا و آلمان علاقه زیادی به حفظ دسترسی به بازار و منابع روسیه دارند. (در حال حاضر این امر بعید است). چشم اندازهایی برای این سناریو وجود دارند: رهبری روسیه همچنین به فقدان چشم اندازهای پیشرفت در ساختار نخبگان اروپایی و نگرش آنها نسبت به روسیه متقاعد شده است. مسئله کریمه - آیا راه حلی وجود دارد؟ مسئله این است که اروپا قصد دارد بدون زیر سوال قرار دادن مبانی اساسی سیاست غرب در قبال روسیه و مجبور نکردن رهبران سیاسی به انجام رفتار نادرست، اقدامات ضد روسی را کنار بگذارد. از این رو، فرمول مطرح شده توسط نمایندگان نخبگان آلمانی در مورد وضعیت کریمه - راه حل موقت برای یک دوره نامشخص - که فضایی برای تفاسیر گسترده ایجاد می‌کند، در کوتاه مدت انعطاف‌پذیری عملیاتی قابل توجهی را فراهم می‌آورد. از این رو باید ناکارآمدی سیاست تحریم را به رسمیت شناخت و برای عادت دادن افکار عمومی به این ایده که رژیم سیاسی کنونی در روسیه جدی و طولانی است و باید زمینه‌های مشترک را با آن یافت تلاش کرد. در حال حاضر، دسترسی به منابع اعتباری که در طی مدت طولانی محدود خواهد شد (این عامل یک مانع جدی برای رشد اقتصادی در روسیه خواهد بود) به عنوان ابزار اصلی مدیریت روابط با مسکو در کشورهای اروپایی در نظر گرفته می‌شود. برای نخبگان اروپایی، ایجاد چنین وضعیتی که در آن مسکو بتواند بر این محدود کننده تنها در شرایط نگرش مطلوب از جانب کشورهای عضو اتحادیه اروپا غلبه کند مهم است. بعید نیست که رسوایی بزرگ تحویل توربین‌های«Siemens» برای کارخانه‌های حرارتی کریمه به طور مصنوعی برای نشان دادن اهمیت موضع خیرخواهانه نسبت به روسیه طرح‌ریزی شده باشد. به طور کلی ممکن است این آخرین "رشد اطلاعاتی-اقتصادی" از این نوع نباشد و با افزایش رشد اقتصادی، تعداد آنها افزایش یابد. اما در حال حاضر، اتحادیه اروپا، در حوزه مالی یک بازیگر کاملا مستقل نیست که قادر به مقاومت در برابر تسلط ایالات متحده در امور مالی جهانی باشد. در مسکو این موضوع را به خوبی درک می‌کنند. متحدین اوراسیایی مسئله ایجاد روابط با روسیه در چارچوب سناریوی جدید و مدل روابط تنها برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا مهم نیست. کشورهای اوراسیا هم که اخیرا باعث کاهش روند‌های همگرایانه شده‌اند با این چالش مواجه‌اند. این مسئله قابل درک است - کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا در رابطه با روسیه براساس همان منطق سیاسی و اقتصادی عمل می‌کردند که کشورهای غرب و چین عمل می‌کردند. توسعه فرآیندهای همگرایانه در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا در واقع متوقف شده و آنها فراتر از "فاز تجارت آزاد" پیشرفت زیادی نکرده‌اند. تجربه نشان داده است که قدرت نفوذ سیاسی برای کشورهای اوراسیا بیشتر از شرکای روسیه از کشورهای «خارج دور» است. اتحادیه اروپا در حال تلاش برای طراحی چنین مدل روابط با روسیه است که در آن عوامل سیاسی به حداقل خواهند رسید. یک سری از کشورهای پساشوروی هم سعی دارند اقدامات خود را بر اساس تصورات درست در مورد چشم اندازهای توسعه روسیه ادامه دهند. بدین ترتیب، این کشورها ممکن است مزایای رقابتی را از دست دهند که هنوز در روابط با روسیه باقی مانده‌ و در روند "همگرایی اوراسیا" به آنها دست یافته‌اند. ممکن است تنها روسیه لوکوموتیو رشد اقتصادی در اوراسیای پساشوروی باشد (بلاروس ممکن است این نقش را در حوزه اجتماعی ایفا کند). وضعیتی که در آن بازیگران کلیدی فضای اقتصادی جهانی (اتحادیه اروپا، چین، هند، کشورهای اصلی خاورمیانه) روابط اقتصادی را با روسیه برقرار کرده و اختلافات سیاسی را به یک روند تلخ تبدیل خواهند کرد عجیب خواهد بود، این در حالیست که کشورهای اوراسیای جدید از مسکو دور خواهند شد. بدین ترتیب، مسکو به ناچار با این سوال مواجه خواهد شد که در نظر گرفتن فرایندهای همگرایی در چارچوب اتحادیه اروپا به عنوان اولویت استراتژیک تا چه اندازه به صرفه است. بدیهی است که در "مسکو" نوعی خستگی از همگرایی اوراسیا در یک دروازه احساس می‌شود که در شرایط اقتصادی جدید حتی از دیدگاه تبلیغاتی نیز چندان بحرانی نیست. در این راستا، همگرایی اوراسیا در حال حاضر یکی از سخت ترین مراحل توسعه خود را می‌گذراند و و بحث در مورد چشم‌اندازها در سطح کارشناسانه و سیاسی بسیار به موقع است. انتهای مطلب/.