ایران شرقی 21 آذر 1397 ساعت 9:42 https://www.iess.ir/fa/report/1741/ -------------------------------------------------- بررسی تاثیر خشکی‌های اقلیمی بر افغانستان عنوان : تغییرات شاخص‌های خشکی در افغانستان از نگاه مدل‌های اقلیمی -------------------------------------------------- خشکی‌های اقلیمی یکی از مهمترین مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد زیرا افغانستان از قدیم‌الایام به دلیل شرایط اقلیمی خود دوره‌های متناوب خشکسالی را تجربه کرده، اما هیچگاه تا این حد، از تبعات خشکسالی‌ آسیب ندیده است. این مسئله به دلیل کاهش سطح «تاب‌آوری» و افزایش شکنندگی در منابع آبی و افزایش آسیب‌پذیری‌ بخش‌های مختلف اقتصادی اجتماعی این کشور است. اقلیم بر اساس تعریف خود، حالت پایدار و طولانی مدت آب و هوا است. پدیده تغییر اقلیم و گرمایش جهانی که امروزه مبدل به یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های انسانی شده است، به صورت منطقه‌ای اثرات متفاوتی بر مناطق مختلف دنیا داشته و دارد که یکی از آنها تغییر طبقه بندی اقلیمی آنها است که عمدتاً بر اساس طبقات مختلف خشکی تعریف می‌شود. به عبارت دیگر آنچه نسبت به خشکسالی یا «Drought» اهمیت بیشتری دارد، مفهوم خشکی یا «Aridity» است که به نظر می‌رسد آینده افغانستان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مسئله‌ای که باعث تسریع در دوره بازگشت خشکسالی در افغانستان می‌شود و به دلیل وابستگی به اقلیم، نه آب و هوا، حالت پایدار و طولانی ‌مدت آب و هوایی را متأثر می‌سازد. این مفهوم، از آنجا که به دوره زمانی طولانی‌تری نسبت به خشکسالی وابسته است، نامحسوس‌تر، اما از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است، چرا که آب و هوا خود تابعی از اقلیم است. متن : ایران شرقی/ سید احمدرضا رضوی* افغانستان کشوری محصور در خشکی با اقلیمی خشک و نیمه خشک است. خشکسالی در سال جاری بیش از دو سوم ولایات افغانستان را تحت تاثر قرار داده، جان بیش از دو میلیون نفر را با تهدید مواجه ساخته و تنها در غرب افغانستان بالغ بر بیست هزار نفر را از ولایت‌های بادغیس و غور، وادار به کوچ اجباری به هرات کرده است. در دو جمله گذشته، نقش مخرب «خشکی» در پهنه افغانستانِ جنگ‌زده به خوبی ترسیم شد، اما علیرغم هشدارهای پیاپی، تمرکز بر مسائل خرد و کلان «سیاسی» در افغانستان، همچنان صدها بار بیش از توجه به مسائل اساسی‌تری است که امروزه زیربنای توسعه پایدار در دیگر کشورهای دنیا است. در رسانه‌ها دیده می‌شود که بر اساس آمار ارائه شده در حال حاضر بیش از نیمی از خاک افغانستان تحت تصرف طالبان است؛ بیش از هر مقدار دیگری پس از سال 2001. تنش بین حکومت افغانستان و طالبان در ولایت‌های غزنی و ارزگان از آخرین وقایعی بود که باعث شد جان ده‌ها هزار تن از ساکنان این ولایات با خطر مواجه شده، اموال خود را رها نموده و وادار به کوچ اجباری شوند، اما چرا به این مسئله توجه نمی‌شود که آمار بی‌جاشدگان (آوارگان) داخلی در اثر پدیده «خشکی» در سال جاری بیش از آمار بی‌جاشدگان (آوارگان) داخلی در اثر تروریسم و تنش‌های سیاسی-نظامی است؟ افغانستان کشوری است که بیش از دو سوم مردم آن در مناطق روستایی زندگی می‌کنند و زندگی 80 درصد آنها مبتنی بر تولیدات کشاورزی است (بانک جهانی، 2005). این در حالی است که تنها 12.1 درصد از خاک افغانستان زمین‌های زراعی است که 5 درصد تحت کشت فاریاب (آبی) و 7 درصد تحت کشت دیم قرار گرفته است و عمده زمین‌های زراعی افغانستان در نوار شمالی این کشور قرار دارد (برنامه محیطی سازمان ملل، 2007)؛ جایی که نسل‌های گذشته آن را «کندو»ی افغانستان می‌خواندند. عمده زراعت افغانستان در این مناطق مبتنی بر سیستم دیم (للمی) بوده که در کوهپایه‌های شمالی سلسله جبال «هندوکش» واقع شده است. به همین جهت، تولید گندم در افغانستان، به شدت با میزان بارش‌های جوی ارتباط دارد. بر همین اساس تولید گندم در سال 1397 بالغ بر 3.7 میلیون تن بود، درحالی که در سال 1396 تولید گندم به دلیل بارش‌های مناسب به 4.5 میلیون تن رسید. در همان سال وزارت زراعت، آبیاری و مالداری افغانستان برنامه خودکفایی تولید گندم برای رسیدن به سطح نیاز 6 میلیون تن در سال را اعلام کرد، اما در سال‌های بعد گویا این برنامه را کنار گذاشته و اعلام نمود که برای رفع نیاز داخلی، باید گندم را وارد کنیم. زراعت در سایر مناطق افغانستان عمدتاً مبتنی بر آبیاری بوده و در دره‌های حاصلخیز رودخانه‌های دائمی واقع شده است. همچنین 45.2 درصد از مساحت 652225 کیلومتر مربعی افغانستان نیز مراتع دائمی هستند که به عنوان چراگاه یا علفچرا برای تعلیف دام مورد استفاده قرار می‌گیرند.   شکل 1. توزیع زمین‌های کشاورزی، حوضه‌های آبخیز و حدود ولایات افغانستان   خشک‌سالی یا خشکی؟ خشک‌سالی (Drought) مفهومی به ظاهر ساده اما در واقع پیچیده دارد. به همین جهت ده‌ها تعریف مختلف از آن ارائه شده است. اما حقیقت اینجا است که خشکسالی را باید بر اساس شاخه علمی مد نظر، تعریف کرد. بر این اساس تعاریف خشکسالی هواشناسی، خشکسالی هیدرولوژیکی، خشکسالی زراعتی یا خشکسالی اجتماعی-اقتصادی با هم متفاوت است. اما در مجموع خشکسالی عبارت از یک دوره امتداد خشکی که ممکن است در مقیاس زمانی چند روزه تا چند ساله در یک مقیاس مکانی مشخص به وقوع بپیوندد. آنچه تاکنون در رسانه‌ها به آن پرداخته شده است، در حقیقت همین مفهوم را در بر می‌گیرد. کاهش بارش در دو سال گذشته، به صورت مستقیم باعث از بین رفتن یا افت سطح عملکرد محصولات زراعی در عمده مناطق افغانستان، به خصوص در حوضه آبخیز هریرود-بالامرغاب در شمال غربی افغانستان شده است. این خود سطح اول خشکی است. سطح دوم خشکی به دلیل هجوم افراد بی‌جاشده‌ی داخلی به حومه شهرهای بزرگ رخ داده است. به عبارتی خشکی در کنار سایر تهدیدات امنیتی، از دست رفتن مشاغل و یا دیگر عوامل مهاجرتی، باعث شده که مردم از مناطق روستایی رو به حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ آورده و در نهایت، نسبت تعادلی عرضه و تقاضای آب در شهرهای بزرگ را بر هم زده است. این پدیده به خصوص در سال‌های اخیر در کابل قابل مشاهده است. افزایش تقاضا برای آب شرب، باعث فشار بیش از حد بر منابع آب زیرزمینی شده و سطح ایستابی را تا حدود بیست متر کاهش داده است که این مسئله در حد خود یک فاجعه زیست‌محیطی است. به صورت متوسط سطح ایستابی در افغانستان در حدود هشت متر کاهش یافته است. سطح بعدی خشکسالی در خصوص بحران‌های اقتصادی و اجتماعی است که متاثر از دو سطح اول خشکسالی است. اما به عقیده نگارنده، مسئله مهمتری که باید به آن توجه کرد، خشکی‌های اقلیمی است. چرا که افغانستان از قدیم‌الایام به دلیل شرایط اقلیمی خود دوره‌های متناوب خشکسالی را تجربه کرده، اما هیچگاه تا این حد، از تبعات خشکسالی‌ آسیب ندیده است. این مسئله به دلیل کاهش سطح «تاب‌آوری» (Resilience) و افزایش شکنندگی در منابع آبی و افزایش آسیب‌پذیری‌ بخش‌های مختلف اقتصادی اجتماعی این کشور است. اقلیم بر اساس تعریف خود، حالت پایدار و طولانی مدت آب و هوا است. پدیده تغییر اقلیم و گرمایش جهانی که امروزه مبدل به یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های انسانی شده است، به صورت منطقه‌ای اثرات متفاوتی بر مناطق مختلف دنیا داشته و دارد که یکی از آنها تغییر طبقه بندی اقلیمی آنها است که عمدتاً بر اساس طبقات مختلف خشکی تعریف می‌شود. به عبارت دیگر آنچه نسبت به خشکسالی یا «Drought» اهمیت بیشتری دارد، مفهوم خشکی یا «Aridity» است که به نظر می‌رسد آینده افغانستان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مسئله‌ای که باعث تسریع در دوره بازگشت خشکسالی در افغانستان می‌شود و به دلیل وابستگی به اقلیم، نه آب و هوا، حالت پایدار و طولانی ‌مدت آب و هوایی را متأثر می‌سازد. این مفهوم، از آنجا که به دوره زمانی طولانی‌تری نسبت به خشکسالی وابسته است، نامحسوس‌تر، اما از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است، چرا که آب و هوا خود تابعی از اقلیم است. به همین جهت، با استفاده از داده‌های مشاهداتی هواشناسی در ایستگاه‌های مختلف افغانستان و استفاده از تکنیک‌های علمی برای پر کردن خلأ این داده‌ها و نیز مدل‌های پیشرفته ‌اقلیمی، تحقیقاتی در دپارتمان زراعت دانشگاه فردوسی مشهد روی اثر تغییر اقلیم بر شاخص‌های مختلف خشکی در افغانستان صورت گرفت که برخی از نتایج آن در ذیل بیان شده است. تغییرات شاخص‌های خشکی در آینده افغانستان برنامه محیطی سازمان ملل متحد، شاخص خشکی (AI) را در سال 1992 پیشنهاد کرد که بر این اساس درجه خشکی اقلیمی عبارت است از نسبت بارش به تبخیر - تعرق از سطح خاک و پوشش گیاهی (UNEP، 1992). این شاخص یکی از شاخص‌هایی است که به طور عمده برای بررسی تلفیقی اثرات بارش و تبخیر-تعرق (و نیز متغیر دما، به صورت غیر مستقیم) که بر وضعیت خشکی در یک اقلیم خاص اثر گذار هستند مورد بررسی قرار می‌گیرد. طبقه بندی مناطق مختلف از نظر این شاخص خشکی به صورت جدول زیر است.      بر این اساس خروجی مدل‌های اقلیمی نشان می‌دهد که در دوره زمانی 2010-1981 (دوره‌ی مبنای مطالعات)، دو هسته اقلیم‌های مرطوب و نیمه مرطوب در ولایت‌های اطراف سالنگ و ولایت‌های شرقی افغانستان قرار داشته است. هسته مرطوب مشرقی ناشی از بارش‌های سنگین تابستانی متأثر از پدیده بارش‌های موسمی اقیانوس هند ایجاد شده است. اما همچنان که در شکل زیر مشاهده می‌شود، به نظر می‌رسد سطح پوشش این اقلیم‌های مرطوب و نیمه مرطوب به تدریج رو به کاهش نهاده و پیش‌بینی‌ها نشان می‌‎دهد که در بازه زمانی 2040-2020 دیگر اقلیم مرطوبی در ولایت‌های شرقی افغانستان وجود نخواهد داشت و این ولایت‌ها تحت پوشش اقلیم نیمه خشک در خواهد آمد. پیش‌بینی می‌شود که با احتمال زیاد، هسته اقلیم مرطوب اطراف سالنگ نیز رو به کاهش نهاده و در بازه بلندمدت (2095-2075) تنها بخش‌هایی از آن تحت پوشش اقلیم نیمه‌مرطوب خشک قرار خواهد گرفت.   مسئله مهمتری که نتایج این مطالعات نشان می‌دهد، پیش‌روی احتمالی اقلیم خشک از مناطق غرب تا جنوب افغانستان به سمت مناطق شمالی این کشور است. جدا از اثرات مختلف خشکی بر اکوسیستم‌های طبیعی و زراعی مناطق شمالی افغانستان، گسترش اقلیم خشک در این مناطق، تهدیدی جدی برای اکوسیستم‌های زراعتی دیم (للمی) در این منطقه است. یکی از تبعات این تغییر احتمالی در اقلیم شمالی افغانستان، رو آوردن کشاورزان به آبیاری مکمل در زمین‌هایی است که قبلاً تحت کشاورزی دیم قرار داشتند؛ مسئله‌ای که وزارت زراعت، آبیاری و مالداری افغانستان در حال حاضر بارقه‌هایی از این تغییر را رصد نموده است. این مسئله به نوبه خود فشار بر منابع آبی سطحی و زیرسطحی در این مناطق را تشدید کرده و بحران‌های بعدی را در پی خواهد داشت. این در حالی است که عمده منابع آبی افغانستان حاصل از ذوب شدن بارش‌های جامد زمستانی در بهار و تابستان است و نتایج تحقیقات نشان داده است که با افزایش گرمایش جهانی، احتمالاً ذخیره برف در یخچال‌های مناطق مرتفع به دلیل تغییر شکل بارش و تغییر زمانی بارش‌ها، رو به کاهش خواهد گذاشت. شاخص خشکی دمارتن (de Martonne) (دمارتن، 1926)  نیز یکی دیگر از شاخص‌های خشکی بود که در پهنه افغانستان برای بازه‌های زمانی گذشته و آینده ترسیم گردید. نتایج این شاخص نیز تا حد بسیار زیادی مشابه با شاخص خشکی UNEP بود. تغییرات این شاخص خشکی را در شکل متحرک زیر مشاهده می‌کنید.                              با استفاده از نتایج مطالعات متفاوتی که در مناطق مختلف دنیا انجام شده است، به نظر می‌رسد که تنزل در رتبه‌ی رطوبتی یا همان افزایش درجه خشکی در مناطق مختلف افغانستان اثرات مستقیمی بر میزان بارش، ذخیره آب در خاک، بیابان‌زایی و فرسایش خاک، تولید گیاهان زراعی و باغی و به خصوص چراگاه‌ها و به تبع آن تولیدات دامی و نیز مرگ و میر حیوانات وحشی و اهلی دارد. با در نظر گرفتن این تغییرات و با توجه به رشد ناامنی و حکومتداری نامطلوب، عدم توجه به مسائل زیست محیطی، نبود برنامه و سیاست‌های مشخص زیست محیطی در افغانستان، به نظر می‌رسد آسیب‌پذیری اجتماعی-اقتصادی افغانستان نسبت به تبعات تغییر اقلیم، به خصوص خشکی و خشکسالی، در آینده به شدت افزایش خواهد یافت. چنین نتایجی در تحقیقات معدودی که در این زمینه صورت گرفته است نیز مشهود و قطعی است (ساواژ و همکاران، 2008؛ ویلیامز، 2009؛ اریکسون، 2009؛ شرودر، 2012؛ برنامه محیطی سازمان ملل، 2014؛ شرودر، 2016؛ رضوی و همکاران؛ 1389). ضروری است که ضمن توجه به توسعه تحقیقاتی در خصوص آشکارسازی روندهای گذشته و آینده خشکی در افغانستان، نسبت به سیاست‌گذاری‌های جامع، سریع و جدی برای شناسایی راهکارهای تطابق با این تغییرات اقدامات ضروری صورت پذیرد. انتهای مطلب/ *پژوهشگر دانشگاه ملبورن استرالیا منابع: 1- رضوی، ا.ر؛ نصیری، م.؛ کوچکی، ع.؛ بهشتی، ع. بررسی شاخص‌های اقلیمی-کشاورزی افغانستان در گذار به تغییر اقلیم. پایان‌نامه دوره دکتری دانشگاه فردوسی مشهد.1389    de Martonne, E. 1926. Une nouvelle function climatologique: L indice d aridité. Meteorologie, 2, 449-459   Erickson, M., Xu, J., Shrestha, A.B., Vaidya, R.A., Nepal, S., Sandstrِm, K., 2009. The Changing Himalaya— Impact of Climate Change on Water Resources and Livelihoods in the Greater Himalayas. International Centre for Integrated Mountain Development (ICIMOD). 28 pp. http://www.preventionweb.net/files/11621_icimodthechanginghimalayas1.pdf accessed 07.09.14 Savage, M., Dougherty, B., Hamza, M., Butterfield, R., Bharwani, S., 2008. Socio-Economic Impacts of Climate Change in Afghanistan. Department for International Development (DFID CNTR 08 8507); Stockholm Environmental Institute (SEI). 7 pp. http://www.necsi.edu/afghanistan/pdf_data/2007447_AfghanCC_ExS_09MAR09.pdf accessed 24.02.15 Shroder, J., 2012. Afghanistan: rich resource base and existing environmental despoliation. Environmental Earth Sciences. 67 (7), 1971–1986 Shroder, J. 2016. Characteristics and Implications of Climate Change in Afghanistan and Surrounding Regions, In Transboundary Water Resources in Afghanistan, eds. Shroder J. and Ahmadzai, S.A. Elsevier, Boston, 2016, Pages 145-161, https://doi.org/10.1016/B978-0-12-801886-6.00006-9 UNDP. 2007. Human Development Report 2007/ 2008, Palgrave Macmillan, 399 pp UNEP. 1992. World Atlas of Desertification. Edward Arnold, London UNEP. 2014. Climate Change Adaptation. Disasters and Conflicts. United Nations Environment Programme. 1 pp http://www.unep.org/disastersandconflicts/CountryOperations/Afghanistan/ClimateChangeAdaptation/tabid/133225/Default.aspx accessed 11.09.14 United Nations, 2014. Draft Country Programme Williams, D.B., 2009. Finding water in the heart of darkness: Afghanistan’s ongoing water challenges. Earth. July; 4 pp http://www.earthmagazine.org/article/finding-water-heart-darkness-afghanistans-ongoing-water-challenges accessed 05.09.14 World Bank. 2005. Afghanistan Poverty, vulnerability and social protection: an initial assessment. 114pp