ایران شرقی 1 شهريور 1396 ساعت 11:17 https://www.iess.ir/fa/analysis/795/ -------------------------------------------------- مهاجرت در آسیای مرکزی عنوان : نظری بر دلایل افزایش مهاجرت از جنوب به شمال در قزاقستان -------------------------------------------------- بر اساس برنامه دولت قزاقستان، طی سال‌های 2018-2022 باید 59 هزار خانواده از جنوب به شمال منتقل شوند. اگر این نکته در نظر گرفته شود که خانواده‌های قزاق‌های جنوبی معمولا شامل 4-5 نفر می‌باشند، پس منظور انتقال بالای 250 هزار نفر به شمال کشور خواهد بود که بررسی دلایل این اقدام، در این مقاله مورد نظر است. متن : ایران شرقی/ قاسم بیک محمداف: موضوع مهاجرت جمعیت از مناطق جنوبی به مناطق شمالی قزاقستان طی روزهای گذشته یکبار دیگر مورد توجه دولت این کشور قرار گرفته است. اخیرا وزارت کار و حفظ اجتماعی قزاقستان در این راستا برنامه‌ای را معرفی کرد که هدف آن ایجاد توازن در وضعیت اسکان در مناطق مختلف این کشور عنوان شده است. واکنش‌های عده‌ای از رسانه‌های روسی و روسی زبان قزاقستان و منطقه حاکی از حساسیت‌های آنها نسبت به این اقدام «آستانه» می‌باشد. آنها هدف دولت قزاقستان را دست یافتن به تغییر جدی ترکیب قومی جمعیت شمال کشور تلقی می‌کنند که معمولا محل سکونت روس تباران بوده است. گفته می‌شود که با انتقال ده‌ها هزار نفر جمعیت قزاقی به شمال هدف در اقلیت قرار دادن روس تباران در این مناطق دنبال می‌شود. بر اساس برنامه دولت قزاقستان، طی سال‌های 2018-2022 باید 59 هزار خانواده از جنوب به شمال منتقل شوند. اگر این نکته در نظر گرفته شود که خانواده‌های قزاق‌های جنوبی معمولا شامل 4-5 نفر باشند، پس منظور انتقال بالای 250 هزار نفر به شمال کشور مورد نظر است. همانگونه که اشاره شد دلیل اصلی این اقدام دولت قزاقستان حل مشکل توسعه نامتناسب جمعیتی در شمال و جنوب معرفی می‌شود. به طور خاص روی وجود مشکل اشتغال و از نظر جمعیتی متراکم بودن مناطق جنوبی و در مقابل مواجهه با مشکل کمبود نیروی کار در شمال و افزایش تعداد مهاجرت ساکنان آن به روسیه تاکید می‌شود.  بنابر نظر مقامات قزاق، در صورت ادامه وضعیت موجود (مهاجرت روس تباران به روسیه) طی 5-7 سال آینده جمعیت شمال این کشور با کاهش 200 هزار نفری مواجه خواهد شد. اما تعدادی از سازمان های اجتماعی و فرهنگی روس تباران مقیم قزاقستان اقدام آستانه را «قزاقی سازی» شمال کشور عنوان کرده، معتقدند که از این طریق تناسب موجود قومی که به نفع اسلاویانی تباران است، برهم زده و خطرات احتمالی به اصطلاح سیاسی و ژئوپلتیکی به حد اقل رسانده خواهد شد. البته قزاقستان از ابتدای استقلال خود از آنکه اکثریت مطلق جمعیت مناطق شمالی کشور را روس تباران تشکیل می دادند، احساس نگرانی داشت و هنوز در اواسط دهه 1990 «نورسلطان نظربایف» موضوع ضرورت انتقال پایتخت از «آلماتی» به «آکماله» (نام قبلی پایتخت قزاقستان که بعدا به «آستانه» تغییر یافت) مطرح کرده بود که در 10 دسامبر سال 1997 جامه عمل پوشید. این اقدام با طرح دلایلی از قبیل «عدم مرکزیت موقعیت جغرافیایی «آلماتی»، مشکلات جدی محیط زیستی، زلزله خیزی منطقه و...» همراه بود اما با این وجود انگیزه اصلی مقامات قزاقی مواردی دانسته می شود که به آن اشاره شد. با این حال، طی حدود 20 سال گذشته انتقال چندین هزار خانواده از جنوب به مناطق شمالی و شمال - شرقی، ترکیب قومی این مناطق را که از زمان روسیه تیزاری به این طرف کاملا به نفع روس تباران بود، به طور قابل توجهی تغییر داد. یعنی امروز دیگر جمعیت روس تبار در این مناطق اکثریت مطلق نمی باشند. در حال حاضر آنها در استان «کاستانای» 41.6 درصد، در استان «قراگنده» 36.5 درصد، در استان «پاولودار» 36.5 درصد، در استان «آکماله» 33.6 درصد، در استان «قزاقستان شمالی» 49.7 درصد و در استان «قزاقستان شرقی» 37 درصد را تشکیل می دهند. همچنین 15 درصد جمعیت «آستانه» و 27.5 درصد جمعیت شهر «آلماتی» روس تبار می باشند. ولی با این وجود هنوز هم روس  تباران پس از قزاق‌ها، دومین گروه بزرگ قومی قزاقستان بوده و تا سال 2016 تعداد آنها 3 میلیون و 644.5 هزار نفر (معادل 20.61 درصد جمعیت کشور) معرفی شده است. شرایط قزاقستان به گونه‌ای است که در مناطق شمالی بیشتر کارخانجات صنعتی مستقر بوده و جمعیت مناطق جنوبی به طور عمده به کشاورزی و دامداری مشغول می‌باشند. البته از نظر اقلیم نیز شمال و جنوب قزاقستان از هم بسیار متفاوت بوده و برای جمعیتی که در مناطق گرمسیر به سر می‌برند زندگی در مناطق سردسیر شمالی سخت می‌باشد.  به این دلیل است که از سال‌ها به این طرف، دولت قزاقستان با وجود تلاش‌های فراوان به تحقق کامل اهداف خود برای تغییر وضعیت جمعیتی (ترکیب قومی) در شمال و شمال - شرق کشور دست نیافته است. به منظور تشویق مهاجرت به شمال، در ابتدای سال جاری میلادی دولت قزاقستان اعلام کرد که هزینه‌های انتقال به محل جدید سکونت نه تنها پرداخت خواهد شد (برای هر یک از اعضای خانواده به طور متوسط 250 دلار در نظر گرفته شده است) بلکه مورد تشویق مالی نیز قرار خواهند گرفت. واگذاری منزل و بازپرداخت هزینه‌های مربوطه به صورت قسطی از دیگر مزایای انتخاب مناطق شمالی برای سکونت قزاق تباران جنوبی می‌باشد. همچنین در کنار دریافت زمین و اعتبارات جهت پیشبرد امور در مناطق جدید محل سکونت، فرزندان چنین خانواده‌هایی برای تحصیل در دانشگاه‌ها و سایر موسسات آموزشی از امتیازاتی برخوردار خواهند بود. البته بحث تغییر ترکیب قومی جمعیت قزاقستان محدود به انتقال ساکنان از مناطق جنوبی کشور نبوده بلکه قانون مهاجرت این کشور که در سال 2011 به تصویب رسید، برای قزاق تباران سایر کشورها که قزاقستان را برای سکونت انتخاب می کنند، امکانات و مزایای خاصی (نظیر اعطای تابعیت، واگذاری زمین، منزل و...) در نظر گرفته است. ضرورت پیگیری جدی تر موضوع مهاجرت از جنوب به شمال موقعی برجستگی پیدا کرد که الحاق «کریمه» اوکراین به روسیه اتفاق افتاد. روس تبار بودن بیشتر جمعیت کریمه، تابعیت روسی داشتن بخش قابل توجهی از آنها، از نگاه تاریخی به روسیه تعلق داشتن این منطقه و... از دلایل اصلی «تصمیم مردم کریمه برای الحاق به روسیه» معرفی شد. مناطق شمالی قزاقستان نیز تا حدود زیادی دارای شرایط مشابهی می باشند که به صورت طبیعی موجب نگرانی نخبگان حاکم قزاق شده است. حتی در آن موقع برخی از رسانه‌های قزاقی از توافق بین «آستانه» و «پکن» برای واگذاری زمین به صورت اجاره بلندمت جهت چینی‌ها خبر دادند. حتی گفته می‌شد که هزاران نفر اتباع چینی برای کار در مزارع جدید کشاورزی وارد قزاقستان خواهد شد. همچنین رسانه‌ها در آن موقع به احتمال توافق دو کشور برای بازگرداندن 300 هزار قزاق تبار مقیم چین به مناطق شمالی قزاقستان (با هدف تغییر ترکیب قومی) اشاره کردند (در چین حدود 1.3 میلیون نفر قزاق تبار به سر می برد). اما حساسیت بالای مردم قزاق و به خصوص روشنفکران نسبت به ورود چینی ها باعث شد تا دولت این کشور اجرای قانون در مورد اجاره و فروش زمین را تا سال 2022 به تعویق اندازد. اما اینکه اتفاق کریمه نه تنها از سوی نخبگان حاکم بلکه بخش زیادی از نسل جوان قزاقی به عنوان پدیده منفی پذیرفته شد، یک واقعیت غیر قابل انکار است. آنها به گونه‌ای در سیمای جمعیت روس تبار تهدید برای هویت و منافع ملی خود را احساس کردند که این موضوع باعث شدت گرفتن تمایلات ملی گرایی شده است. تصمیم آستانه برای اجرای یک برنامه هفت ساله با هدف گذار زبان قزاقی از الفبای سیریلیک به الفبای لاتین و تقویت جایگاه زبان قزاقی در امورات کشورداری (در قبال کاهش نقش زبان روسی) نیز با این موضوع بی ربط دانسته نمی‌شود. طی ماه‌های اخیر به صورت خاص روی ضرورت تسبط کامل مقامات قزاقی به زبان مادری و برگزاری جلسات و امور دفترداری به این زبان تاکید می‌شود. در سطح سیاست خارجی نیز آستانه ضرورت پایبندی به سیاست چندبعدی و چندسویه را بیش از گذشته احساس کرد تا با حفظ توازن میان قدرت ها (عمدتا روسیه، چین و آمریکا)، مانع قرار گرفتن تحت تاثیر مستقیم یکی از آنها شود. با وضعیت فوق، بیشتر روس تباران مقیم قزاقستان آینده روشنی برای خود در این کشور قابل تصور نمی دانند. به خصوص با نزدیک شدن پایان دوران رهبری نظربایف، بیشتر روس تباران قزاقستان از احتمال تشدید روحیات ملی گرایی در میان نخبگان حاکم جدید این کشور نگرانند. بنابراین هرچند قزاقستان در قیاس با سایر کشورهای آسیای مرکزی دارای شرایط مناسب اقتصادی و اجتماعی است، ولی عوامل یادشده باعث ترجیح دادن مهاجرت روس تباران به روسیه بر تداوم ماندگاری در قزاقستان شده است.  در کنار سایر موضوعات، بحث مهاجرت روس تباران از قزاقستان همسایه به روسیه حاکی از آن است که افکار عمومی اعتماد زیادی به برنامه ها و ابتکارات «مسکو» برای همگرایی با کشورهای منطقه و به خصوص اتحاد اقتصادی اوراسیا که شرایط همسانی برای همه کشورهای عضور را در نظر گرفته است، ندارد. انتهای مطلب/.